صدام ، تهران را چنين متهم ساخت:

«قلع و قمع برادران كردمان ادامه دارد ولي روزي خواهد رسيد كه برادران كرد و عرب ما در عربستان ، از قلع و قمع خميني رهايي يابند و در آرامش و صلح زندگي كنند.»

 

سابقه تاريخي

مجله دولتي الف باء ، تحقيقي درباره ديدار فرستادگان تبليغاتي امور تربيتي ناحية كرخ بغداد از خرمشهر منتشر ساخت:

«پس از آزاد گشتن محمره خرمشهر، اين شهر ، بار ديگر به آغوش سرزمين مادر بازگشت ، پس از اين كه مردم شهر ، برادران خود را در برگرفتند ، شهر گلي شد نشسته بر شاخسار درخت بزرگي كه عراق ناميده مي شود .»

مجله دولتي الف باء ـ شماره ي 647 ، مورخ 18/2/1981

 

عزت الدوري نايب رئيس شوراي فرماندهي انقلاب مي گويد : «عراق پايگاه انقلاب عربي اهواز بشمار مي آيد و مبارزه ي رهايي بخش شما رهبران «جبهه ي عربي آزادي بخش اهواز» را نمونه اي از مبارزات آزادي خواهانه ملتي مي داند كه براي بدست آوردن حقوق خود در سرزمينش تلاش مي كند.»

 

نعيم حداد رئيس سابق مجلس ملي عراق اظهار داشت : «ما ميانجيگري ميان عراق و ايران را نمي پذيريم و خواستار لغو پيمان الجزاير و باز گرفتن حق حاكميت عراق بر شط العرب و عقب نشيني ايران از جزاير سه گانه ي عربي خليج كه از زمان حكومت شاه توسط ايران در اشغال اين كشور بوده است ؛ هستيم.»

 

 

صدام حسين چنين مي گويد:

« نه ، اين به صلاح عراق نيست ـ زيرا جزء حقوق اوست ـ همچنين به صلاح ملت عرب نيست ـ زيرا بخشي از حقوق اوست ـ كه سه جزيره عربي؛ به صاحبان قانوني آنها ، امارات متحده عربي ، باز نگردد ؛ همان جزاير عربي كه در سال 1971 (1350 ) غصب شد. همان تنب بزرگ و تنب كوچك و ابوموسي . صلاح دنيا و صلاح هر كسي كه در امنيت خليج و خط كشتيراني آن و تنگه هرمز ، حق قانوني خود را مي خواهد ، اين است كه اين جزاير به مالكان آن باز گردد و ايران حقوق ما را بطور كامل ـ نه ناقص ـ در شط العرب و زمين هاي غصب شده مان به رسميت بشناسد و شط العرب همان گونه كه پيش از اين تاريخ بوده است ، عراقي و عربي گردد.

راه حل هاي ميانه نمي تواند منطقه را تأمين كند. اگر سه جزيره در دست ايران باقي بماند ، دنيا بايد در انتظار جنگ ديگري باشد كه در آن اعراب عليه ايران نبرد خواهند كرد تا بتوانند اين جزاير را به مردمش باز گردانند زيرا اين جزاير عربي است ، مردم آن عرب مي باشند ، و شناسنامه ي اين جزاير نيز عربي است.»

«بنابراين تا زماني كه جنگ ميان ما و ايران ادامه داشته باشد ، همه ي حقوقمان بايد به گونه اي قانوني و درست تصفيه گردد تا جهان روي آرامش ببيند و مردم آرام شوند و همسايگان آرام گيرند و ايرانيان نيز آرامش يابند ؛ ايرانيان وقتي كه احساس كنند ، از حقوق غصب شده ي ديگران دست برداشته اند ، آرام مي گردند و ديگر خود را براي جنگ و پي آمدهاي آن مهيا نمي سازند ؛ همچنين عراقي ها و اعراب منطقه ي خليج عربي (فارس) و تمام اعراب در همه جا آرامش خواهند يافت.»

سخنراني صدام حسين در بغداد ـ 10/11/1980

 

لطيف جاسم وزير اطلاعات عراق در تاريخ 9/5/ 1380 چنين اظهار مي دارد:

«عراق پيمانهاي خود را با شاه ايران در مورد شط العرب باطل و لغو گشته بشمار مي آورد بخصوص پس از اين كه ايران خميني ، اين قراردادها را مورد بي حرمتي قرار داده است . ما آنها را (جزاير سه گانه) به هر وسيله كه باشد باز خواهيم گرفت.»

 

صدام چنين مي گويد:

«در هفته هاي نخست تصدي حكومت توسط امام خميني در ايران، بمب گذاري ها و انفجارها در هر نقطه از عراق شروع شد.» 

«شرف و حيثيت امت عرب را تنها در دفاع از عراق به دست نمي آوريم بلكه وظيفه ي ما تا اقصي نقاط ميهن عربي و تا آنجا كه دستمان برسد تا از شرف امتي دفاع كنيم ، امتداد مي يابد.»

الثوره بغداد ـ 7/2/1979

 

حافظ اسد در مورد اين ادعاي رژيم عراق كه جنگ او جنگ اعراب است ، چنين اظهار داشت : «كسي كه ادعا مي كند ، جنگ او جنگ اعراب است ، بايد مسأله خود را براي تمامي اعراب بازگو كند و ضمن اقامه ي دليل ، آنان را متقاعد سازد كه اين جنگ بخاطر اعراب مي باشد.» وي به سخنان خود اين گونه پايان بخشيد : «هيچگاه به جنگي كه عليه اصول پذيرفته شده ي اعراب صورت گرفته است كشيده نخواهيم شد.»

 

صدام حسين ـ طي نخستين سخنراني بعد از تجاوز ـ دربارة اروند رود چنين مي گويد:

«هنگامي كه مقامات عراق ، اقدام به اجراي مسالمت جويانه ي مراحل حاكميت اين كشور در شط العرب كردند ، ايران بر كشتيهاي بيگانه و عراقي شناور در آن آتش گشود و بطور مستقيم تأسيسات اقتصادي و مواضع غير دولتي را در اين منطقه و شهر بصره هدف قرار داد.

اين عملكرد به مفهوم مختل شدن كشتيراني بين المللي در شط العرب و قطع شاهرگ حياتي ماست. ايران صدها كيلومتر ساحل در خليج دارد ولي عراق تنها چند منفذ محدود دارد كه مهمترين آنها شط العرب است .»

اللواء ـ مورخ 29/9/1980

 

دكتر رياض ـ وزير امور خارجه عراق ـ طي مصاحبه اي با خبرگزاري عراق مي گويد:

«لغو قرار داد سال 1975 الجزاير بدين معني است كه شط العرب رودخانه اي كاملاً ملي باشد و زير نفوذ كامل حاكميت عراق قرار گيرد. ما به سازمانهاي كشتيراني و ديگر سازمانها اعلام كرده ايم ، كليه ي كشتيهايي كه مي خواهند از شط العرب بگذرند، بايد گذشته از پرداخت ماليات به دولت عراق ، پرچم اين كشور را بر افرازند . مقصد هر كجا باشد حتي اگر قصد لنگر انداختن در بنادر ايران را داشته باشند.»

 «الانوار والنهار ـ مورخ 19/9/1980 »

 

 

«هرگاه مقامات ايران توانايي تصميم گيري در مورد پايان جنگ را داشته باشند و مرزهاي بين المللي عراق را كه طي قرار دادهاي مورد بين المللي توافق دو كشور مشخص گشته است به رسميت بشناسد ؛ عراق خود را خوشبخت خواهد ديد.» 

«آن كس كه از شط العرب دفاع نكند ، نمي تواند از فلسطين دفاع كند.»

 

«وقتي كه جنگي آغاز مي گردد ، عاقلانه تر اين است كه چرخه ي آن در سرزمين دشمن بگردد ، نه در خاك ما. اصطلاحي نظامي وجود دارد كه مي گويد : دفاع از سرزميني زنده ، هيچگاه در آن صورت نمي گيرد، بلكه در برابر آن به وقوع مي پيوندد.»

صدام حسين ـ 25/12/1980

 

«اكنون اوضاع نظامي ما با آنچه قبلاً بر آن بوده ، فرق كرده و به گونه اي ريشه اي به نفع ما تغيير يافته است. در حقيقت ، اين بهبود وضع از زماني آغاز شد كه به مرزهاي بين المللي خود باز گشتيم.»

صدام حسين ـ 6/2/1983 ـ (18/11/1361 ه ـ ش)

 

صدام اهميت ورود به خاك ايران را تشريح كرد:

«مسافت مستقيم ميان بغداد و مرز در حدود 120 كيلومتر است . در آغاز جنگ و در تعقيب ارتش آنان ، ارتش ما تا عمق 110 كيلومتري پيشروي كرد. بنابراين ، سستي ما كه باعث پيشروي آنها مي شود ، بغداد را در تير رس توپخانه ي ايران قرار خواهد داد . پس بايد به مسافتي دست يابيم كه مانع پيشروي آنها در اين منطقه باشد. آنها وقتي در اين منطقه قرار بگيرند ، شهرها و تأسيسات مرزي ما را هنگام دستيابي به مرز ـ چنانچه جنگ پايان نيافته باشد ـ به خطر خواهند انداخت و اين شهرها و تأسيسات مرزي را بطور غير مستقيم مورد حمله قرار داده ويران خواهند ساخت.»

«بنابراين تا وقتي كه جنگ ادامه دارد ، تا آنجا كه مي توانيم ، بايد جلو پيشروي ايران و نزديك شدن آن را به مرز و در نتيجه ويران شدن شهرها بگيريم ولي اگر بگويند ، جنگ پايان يافته و ما به حقوق شما در آب و خاكتان احترام مي گذاريم ، بلافاصله باز پس خواهيم نشست.»

صفحه سوم