آغاز اقدامات سياسي 31/6/63 ـ 31/6/64 

 

نتايج عمليات ها در سال سوم و چهارم جنگ، اين احساس را القا مي كرد كه جنگ حالتي فرسايشي به خود گرفته است؛ لذا استكبار غرب از يك سو براي فشار به ايران، به تقويت عراق اهتمام مي ورزد؛ و از سوي ديگر براي باز گذاردن راه هاي بازگشت ايران به اردوگاه غرب، مي كوشيد به ايران نزديك شود. در اين راستا، اقداماتي از قبيل انتقال فن آوري پيشرفته نظامي و نحوه تهيه سلاح هاي كشتار جمعي به عراق، سكوت در برابر بمباران شيميايي و كمك به آن كشور براي حمله به كشتي هاي تجاري و نفتي و تأسيسات صنعتي ايران از يك سو، و نيز اقداماتي همچون سفر گنشر وزير خارجه آلمان به تهران به نمايندگي از 7 كشور صنعتي جهان در سال چهارم جنگ، مؤيد اين ادعاست.

به موازات اقدامات بلوك غرب ، ابرقدرت  شرق نيز مي كوشيد از وضعيت جنگ سود جويد. شوروي ها از يك طرف با تقويت ارتش عراق به ويژه نيروي هوايي آن و ارسال هواپيماهاي ميگ 25 به عراق، نيروي هوايي عراق را قادر ساختند بالاتر از سقف برد پدافند هوايي ايران، پرواز كرده و به سادگي در آسمان  تهران حضور يابد. در عين حال، آنها به ليبي اجازه دادند ، موشك هاي دور برد در اختيار ايران قرار دهد. به اين ترتيب شوروي مي كوشيد ابتكار عمل در جنگ را به دست گيرد.

پس از مخالفت ايران با خواسته روس ها مبني بر عدم حمايت از مجاهدين افغاني و عدم مصالحه ايران بر سر سرنوشت افغانستان ، شوروي ها علاوه بر عدم مساعدت در جلوگيري از جنگ شهرهاـ كه عراق با شدت دنبال مي كرد ـ در يك حركت مشكوك ، ليبي را وادار كردند تا كارشناسان نظامي خود را پس از خرابكاري در سيستم هدايت موشك هاي زمين به زمين اسكاد و موشك هاي زمين به هواي سام 2 ، از ايران خارج كند. با خرابكاري در موشك هاي اسكاد، عملاً قدرت مقابله به مثل ايران از بين مي رفت و نيروي خودي نمي توانست در قبال بمباران تهران، به بغداد حمله موشكي كند. مضافاً اينكه ، با خرابكاري در موشك هاي ضد هوايي سام 2 ، پدافند هوايي تهران تضعيف شد و متقابلاً قدرت عمل ميگ هاي 25 عراق افزايش يافت.

در اين ميان، ايران اسلامي نه تنها در برابر بمباران شيميايي و بمباران هاي كشتي ها كمر خم نكرد. بلكه در جنگ شهرها نيز مقاومت كرده و خلأ ناشي از عدم حضور كارشناسان ليبيايي را پر نمود و متخصصين جوان و متعهد سپاه در اوج ناباوري، موشك هاي مزبور را بازسازي و راه اندازي كردند.

مقاومت مردم تهران در زير بمباران هوايي و راهپيمايي بزرگ آنان در روز جهاني قدس ـ كه با وجود تهديد فرمانده نيروي هوايي عراق به بمباران و اعمال آن، با شكوه بي نظيري به اجرا در آمد ـ بي ثمر بودن فشار دشمن را به نمايش گذاشت و در نتيجه ، حملات هوايي عراق متوقف گرديد. تأكيد رهبري نظام به مقاومت تا آخرين خانه، آخرين نفر و آخرين قطره خون و تبعيت مردم از امام خود، حاكي از آن بود كه فشار دشمن مؤثر نيست و ايران تسليم نخواهد شد. حتي اقدامات اهرم هاي فشار در داخل كشور و مخالفت گروههايي چون نهضت آزادي با ادامه جنگ نه تنها مؤثر واقع نشد ، بلكه پس از رو به رو شدن با شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه ـ كه امام مطرح فرمود ـ به شكست انجاميد.

امام ، از سويي مقاومت تا آخرين قطره خون را سرلوحه امور قرار داده بود. از سوي ديگر جنگ تا رفع فتنه در كل جهان را به عنوان استراتژي نظامي معرفي كرد. در عين حال ، به فرماندهان دستور مي داد تا به دشمن فرصت و مجال بازسازي ندهند. در همين راستا. يگان موشكي سپاه اجازه يافت. براي اولين بار، چند فروند موشك خود را روانه عراق نمايد. آنان موشك هاي بازسازي شده را روانه كركوك و بغداد كردند.

همچنين، حكم امام به سپاه مبني بر تشكيل سه نيرو كه در روزهاي پاياني سال پنجم جنگ صادر شد، نشان مي داد كه امام براي جنگ هاي به مراتب بزرگ تر و وسيع تر از جنگ ايران و عراق ، نظام را آماده مي كند.

تدابير و انديشه هاي امام ، به آسودگي اجرا نمي شد . “جنگ تا آخرين نفر ؛ يا به عبارت ديگر نبرد عاشوراييو نيز جنگ تا رفع فتنه در جهان، نه تنها عناصر و گروه هايي همچون نهضت آزادي ، در تخريب آن تلاش مي كردند ، بلكه بسياري از عناصر درون نظام نيز تمايلي به اين ديد گاه نداشتند و بيش از هر چيز به پايان آبرومندانه جنگ مي انديشيدند. لذا تدابير خود ، امكانات كشور و افكار عمومي را در جهت انديشه امام سوق ندادند، بلكه كسب يك پيروزي نظامي و پايان سياسي جنگ، رفتار آنان را شكل مي داد. به همين جهت به رغم زمينه هاي آمادگي سپاه براي اجراي مأموريت هاي هوايي و دريايي ، امكانات لازم براي گسترش سپاه فراهم نشد بلكه قرارگاه ها و يگان هاي هوايي و دريايي سپاه كه از مدتي قبل بنا به ضرورت هاي عملياتي و خود جوش شكل گرفته بود، با تلاش سپاه وسعت يافت و نام نيرو بر آنها گذاشته شد. اين وضعيت ناشي از وجود دو نوع نگرش در مورد تهديدات عليه نظام بود. يك نگرش كه متعلق به امام بود و حتي بنا به ضرورت و اهميت جنگ، براي انتخاب رئيس دولت از فرمانده سپاه نظر خواهي مي شد تا امكان هماهنگي بيشتر دولت و جنگ به وجود آيد و نيز متناسب با تهديدها، تقويت روز افزون سازمان سپاه را لازم مي ديد. نگرش ديگر تهديد را كوتاه مدت و گذرا مي ديد و راه حل دراز مدت را براي پايان جنگ لازم نمي دانست.

در عين حال ، امام دست آنان را كه به راه حل سياسي معتقد بودند ، بست، به عناصر درون نظام اجازه داد كه راه كار سياسي را به عنوان راه حل مورد نظر خود تعقيب كنند. در همين راستا بود كه سفرهاي مهم آقاي هاشمي رفسنجاني به سوريه و سپس به چين و ژاپن انجام شد. سفر به سوريه به آزادي گروگانهاي آمريكايي هواپيماي TW  انجاميد و سفر به ژاپن نيز با سفر دبير كل سازمان ملل متحد به تهران و بار دوم با سفر وزير خارجه عربستان به تهران همزمان شد. به هر حال، اين اقدامات با سفر گنشر به تهران بي ارتباط نبود و چه بسا مقدمات حوادثي بود كه بعداً به ماجراي مك فارلين مشهور گشت.

طي پنجمين سال جنگ دو عمليات بزرگ بدر و قادر و عمليات نيمه گسترده عاشورا و چندين عمليات محدود به اجرا در آمد.