تحول غير آشكار در جنگ 31/6/1362 ـ 31/6/63

 

بعد از مسدود شدن راه پيشروي به سوي بصره در عمليات رمضان و نيز بي نتيجه بودن محور انتخاب شده به سمت العماره در عمليات والفجر مقدماتي، تلاش براي انتخاب زمين مناسب براي عمليات بعدي آغاز شد. حضور در منطقه عملياتي والفجر مقدماتي اين نتيجه را در پي داشت كه طراحان سپاه به اهميت منطقه هورالعظيم پي ببرند، لذا پس از عمليات ، شناسايي ها در هور آغاز شد. اين اقدام كه ابتكار جديدي در جنگ محسوب مي شد، مي بايست در نهايت اختفا و پوشش انجام شود. همچنين به موازات شروع شناسايي منطقه، سپاه اولين گام خود را براي تشكيل سازمان رزم آبي ـ خاكي برداشت. اين اقدام با تشكيل قرارگاه نوح نبي (ع) شكل گرفت. رعايت مسائل حفاظتي ايجاب مي كرد كه قرارگاه مذبور نيز تحت پوشش عمل كند. به اين ترتيب فعاليتهايي شناسايي ، ايجاد تحولات لازم در سازمان و نيز تهيه تجهيزات آبي ـ خاكي يك سال به طول انجاميد و در نهايت، عمليات خيبرآغاز شد. در اين عمليات اگر چه بيش از 40 % از اهداف مورد نظر تأمين نشد، ليكن اين نتيجه بسيار مهم را در پي داشت كه نيروهاي خودي قادرند از نقاط پيش بيني نشده، به عمق مواضع دشمن نفوذ كنند. اين مهم حاكي از آن بود كه هرگونه برنامه ريزي دشمن براي ناكام گذاشتن ايران براي دست يابي به اهدافش در جنگ، نامطمئن خواهد بود. بر اين اساس ، مي توان گفت: كه سال چهارم جنگ ، سال تزلزل اساسي در افكار طراحان نظامي دشمن است.

از ديگر وقايع مهم اين سال، متلاشي شدن حزب توده ايران و انفجار مقر تفنگداران آمريكايي در لبنان بود. دستگيري سران حزب توده ايران ـ كه مورد حمايت علني شوروي بودند ـ در وضعيتي كه ايران در جنگ به سر مي برد. حكايت از قدرت نظام اسلامي و پايبندي آن به سياست نه شرقي ، نه غربيداشت. مضافاً اينكه با دستگيري فرمانده نيروي دريايي ارتش (ناخدا افضلي) و نيز فرمانده جبهه مياني نيروي زميني ارتش (سرهنگ عطاريان) ـ كه هر دو از عناصر حزب توده بوده و براي شوروي جاسوسي مي كردند ـ تلاش خصمانه ابرقدرت شرق عليه جمهوري اسلامي نيز بيشتر نمايان شد. همچنين انفجار مقر تفنگداران آمريكا ، فرانسه و اسرائيل در لبنان به دست جنبش حزب الله لبنان كه به خروج نيروهاي مزبور از بيروت انجاميد، حكايت از قدرت انقلاب اسلامي در منطقه داشت.

اقدام بزرگ حزب الله لبنان در بيرون راندن نظاميان فرانسوي ، آمريكايي و اسرائيلي از بيروت، آثار شكننده عمليات خيبر بر عراق و حاميانش، اعزام بزرگ نيروهاي بسيج در طرح لبيك يا خمينيو  انهدام حزب توده در داخل كشور، پيروزي بزرگي بود كه واكنش دشمنان جمهوري اسلامي ايران را در پي داشت.

سفر ريچارد مورفي ، معاون وزارت امور خارجه آمريكا به عراق و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، سكوت مجامع جهاني در مورد عمليات گسترده شيميايي ارتش عراق در عمليات خيبر، تشديد تحريم هاي اقتصادي و ممانعت از ارسال هر گونه تجهيزات نظامي به ايران، تجهيز عراق به هواپيماهاي سوپر اتاندارد فرانسوي براي حمله به نفت كش هاي ايران و جلوگيري از صدور نفت، از جمله اقدامات دشمنان براي مقابله با ايران اسلامي بود. در عين حال ، سفر نخست وزير تركيه (اوزال) به ايران و گشودن باب مذاكره سياسي، از اقداماتي بود كه براي ايجاد زمينه مناسب جهت برقراري ارتباط با تهران، در دستور كار غرب قرار داشت.

جنگ نفت كش ها و حق سور شارژ كشتي هاي تجاري در بنادر ايران و حملات هوايي عراق به كشتي ها و تأسيسات نفتي ايران، فشار اقتصادي سنگيني را بر ايران تحميل كرد. اقدام دريايي خودي در اين دوره، طرح ايجاد هدف هاي كاذب بود كه به اين طريق موشك هاي اگزوسه فرانسوي را منحرف سازد و نيز بمباران هوايي برخي كشتي هاي بيگانه بود تا عامل بازدارنده در برابر اقدامات عراق باشد.