زمينه سازي هجوم 22/11/1357 ـ 30/6/1359 با پيروزي انقلاب اسلامي ، اختلافات ايران و عراق شدت گرفت. بحراني كه در گذشته توسط دو ابرقدرت وقت مهار مي شد، به بحراني تبديل شد كه يك طرف آن كشور انقلابي ايران و طرف ديگر دو قطب جهاني قرار گرفته بودند . به عبارت ديگر، انگيزه آغاز گران جنگ عليه ايران، تركيبي از دو انگيزه منطقه اي . جهاني بود. دنيايي تقسيم شده به بلوك هاي شرق و غرب و منطق حاكم بر روابط و مناسبات رژيم دو قطبي ، هرگونه انقلابي با ماهيت ديني و اسلامي را خلاف منافع خود ارزيابي مي كرد. در نتيجه، اجازه تولد قطب مستقلي را ـ كه نطفه آن با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران بسته شده بود ـ نمي داد. از سوي ديگر ، اسرائيل و كشورهاي مرتجع عرب به دليل عدم مشروعيت مردمي، از پيروزي انقلاب اسلامي احساس نگراني كرده و از تأثير آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند. در اين ميان ، رژيم عراق ضمن نگراني از تأثير انقلاب اسلامي در ميان مردم خود، فرصت را براي فشار به رژيم تازه تولد يافته انقلابي به منظور كسب امتياز مغتنم شمرد تا به اين وسيله ضمن بر طرف كردن نقاط ضعف ژئوپلتيك كشورش (تا تصرف ارتفاعات مرزي در غرب كشور به منظور امنيت بغداد و نيز با اشغال بخشي از سواحل شمالي ايران در خليج فارس)، با گرايش به بلوك غرب بتواند حمايت اين بلوك را براي پركردن خلأ ناشي از سقوط شاه به دست آورد و نقش ژاندارم منطقه خليج فارس را به عهده گيرد. بر همين اساس ، از نخستين روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، ضمن حمايت از گروههاي ضد انقلاب خصوصاً در استان هاي همجوار تحركات مرزي عراق آغاز شد. اين تحركات ، اگر چه در سال 1358 ضعيف بود؛ ليكن با آغاز سال 1359 با بروز حوادث مهمي چون قطع رابطه امريكا با ايران، حمله ناموفق آمريكا در طبس، روي كار آمدن صدم حسين در عراق، و نيز دستگيري و اعدام آيت الله محمد باقر صدر شدت يافت. البته تجاوزات مرزي عراق در شش ماهه اول سال 1359 روند يكساني نداشت. بلكه از زمان قطع رابطه آمريكا با ايران تا آستانه كودتاي نوژه رو به شدت گذاشت؛ در تيرماه 59، با فرا رسيدن زمان اجراي كودتا و در هماهنگي با كودتاچيان ، از شدت اقدامات مرزي كاسته شد اما پس از كشف كودتا مجدداً در مرداد ماه اين تحركات روند صعودي يافت. تجاوزات عراق در شهريور ماه فوق العاده تشديد شد و طي سه ماهه اول، دوم و سوم شهريور ماه روند تصاعدي به خود گرفت. بدين گونه كه در شهريور ماه 1359 جنگ سرد عراق عليه ايران به جنگ گرم تبديل شد و در 16/6/1359 منطقه خان ليلي به تصرف ارتش عراق در آمد . چند روز بعد، منطقه ميمك و پس از آن ، پاسگاههاي رشيديه ، چيلات، بيات و نيز ارتفاع گيسكه به اشغال دشمن در آمد. به موازات عمليات ارتش عراق در سر تا سر نقاط مرزي ، دشمن به اقدامات ديگري از جمله توزيع سلاح بين عشاير خوزستان و عناصر ضد انقلاب در سراسر مرز دست زد. اين اقدام تا حدي گسترده بود كه در برخي شهرهاي مرزي، از جمله در مناطق كرد نشين ، خريد و فروش سلاح كاري عادي شده بود و بعضاً بازار گرمي داشت. همچنين عمليات هاي نامنظم كه عموماً با حمايت و گاهي به دست نيروهاي عراقي انجام مي شد، وضعيت استان هاي مرزي را ناآرام كرده بود و تلفات فراواني را از مردم و نيروهاي نظامي مي گرفت. مين گذاري در جاده ها، بمب گذاري در معابر عمومي و مراكز اقتصادي ، كمين به ستون هاي نظامي و خودروهاي عمومي و شيبخون به مراكز مختلف ، از جمله اين اقدامات بود. |