عمليات ثامن الائمه (ع)

شكست محاصره آبادن

عمليات ثامن الائمه گرچه به عنوان يكي از چهار عمليات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسه تلاش هايي كه براي آزاد سازي مناطق اشغالي انجام گرفت به شمار     مي رود و لي  اين عمليات به منزله نقطه عطف وحلقه واسط براي انتقال استراتژي جنگ از وضعيت گذشته به وضعيت جديد بود. سردار محسن رضايي در اين باره مي گويد:
((عمليات ثامن الائمه نقطه عطف است و به عنوان مبدا آغاز استراتژي مرحله دوم جنگ است و يكي از نقاط اعتماد نفس در استراتژي مرحله دوم، عمليات ثامن الائمه بود كه در حلقه واسط و مبدا تحول بود.
اوضاع سياسي كشور با توجه به تلاش جبهه متحد ضد انقلاب به رهبري بني صدر بسيار ملتهب بود چنان كه در خرداد 1360 در پي اوج درگيريهاي داخلي، منافقين با ورود به فاز نظامي، به قيام مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي دست. زدندفراخواني امام براي مقابله با اين جريان منجر به حضور گسترده و فعال مردم در صحنه انقلاب و همچنين جبهه هاي نبرد شد. گرچه بني صدر همراه رجوي از كشور فرار كرد ولي اين امر به منزله پايان بحران سياسي نبود زيرا گسترش ترور و انفجار حوادثي چون فاجعه هفتم تير و هشتم شهريور را به وجود آورد. اين حوادث با آن كه موجب تثبيت اوضاع داخلي به سود نيروهاي انقلابي شد ولي  زيان هاي جبران ناپذيري را نيز بر جاي نهاد.
وضعيت داخلي ايران بازتاب نامطلوبي در رسانه هاي خارجي داشت چنان كه يك روز پيش از آغاز عمليات ثامن الائمه راديو  اسرائيل در برنامه ايران از ديدگاه روزنامه هاي جهان با بررسي ديدگاه هاي موجود درباره جمهوري اسلامي ايران را به لحاظ نظامي ناتوان ارزيابي كرد اين راديو به نقل از هفته نامه امريكايي يو اس نيوزلند ورلد ريپورت گفت:
((پس از يك سال اشغال قسمتي از خاك ايران توسط عراقي ها جنگ بدون نتيجه همچنان ادامه دارد نه امكان پيروزي در ميدان جنگ بر افق ديده مي شود و نه اميدي به برقراري متاركه وجود دارد بغداد از ترس متحمل شدن تلفات زياد جرات نمي كند با يك حمله همه جانبه به سوي پيروزي بشتابد و از طرفي، دولتمردان متعصب ايران ضعيف تر از آن هستند كه اشتغالگران عراق را از خاك خود بيرون برانند)).
در اين هفته نامه به نقل از كارشناسان خاورميانه آمده است:
((براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق، رژيم جنگ زده آيت الله خميني بايد سقوط كند سقوط  كند سقوط سران حكومتي خميني گاهي بسيار نزديك به نظر مي آيد و رهبر رژيم كنوني با بمب گذاري هاي گروه مخالفان بسيار ضعيف شده است سركشي و قيام به سرعت در حال رشد است علي رغم اين وضع، به محض آن كه يكي از دستياران خميني از بين     مي رود، يكي ديگر جانشين وي شود در چنين وضعي، نيروهاي آيت الله خميني قصد ندارند در ميدان مبارزه تسليم شوند)).

لوس آنجلس تايمز نيز دولت انقلابي ايران را در آستانه سقوط خواند:

((وقتي كه اوضاع جاري ايران مورد بررسي قرار مي گيرد يك كلمه بيش از هر واژه ديگري در گوش طنين انداز مي شود و آن از هم پاشيدگي است. ناظراني كه حتي كوچك ترين اختلاف سياسي ايران را نظر دور نمي دارند حالا ديگر متقاعد شده اند كه مناقشات كنوني اين كشور زمينه را براي سرنگوني رژيم و تعويض قدرت به يك نظام نوين آماده مي سازد)).

عراقي ها كه با مشاهده وضعيت داخلي ايران، اوضاع كشور را بحراني ارزيابي         مي كردند براي اعطاي پناهندگي سياسي به رييس جمهوري(بني صدر)اعلام آمادگي كردند.*

علاوه بر آن، عراقي ها، ايران را فاقد توان نظامي براي بازپس گيري اين منطقه مي دانستند به ويژه اين كه بني صدر دو عمليات سوم آبان 1359 و بيستم دي 1359 را براي شكستن محاصره آبادان به انجام رساند ولي جز ناكامي و ياس نتيجه ديگري بدست نياورد.

امام خميني با نگراني از اوضاع داخلي و تاثير غيرقابل انكار آن بر وضعيت نظامي همواره جنگ را مسئله اصلي كشور مي دانستند ايشان در پيامي با مناسبت هفته جنگ فرمودند:

((از ملت عزيز و به خصوص دست اندركاران و قواي مسلح مي خواهيم كه هيچ امري آنان را از جنگ تحميلي اغفال نكند و جنگ را سرلوحه همه امور قرار دهند كه دست خيانتكاران براي انصراف آنان از جنگ در كار است)).

امام همچنين در اين پيام ضرورت هجوم به دشمن را مورد تاكيد قرار دادند:

((برقواي مسلح اسلامي از ارتش، سپاه، بسيج و ساير قواي نظامي و انتظامي تا نيروهاي مردمي در جبهه و پشت جبهه است كه چون سيلي خروشان مزدوران جبهه را از كشور اسلامي شان برانند و ايران عزيز را از اين خس و خاشاك پاك نمايند و بدانند كه نيروي ايمان پيروز است)).

 گذشته از اين ملاحظات، عراقي ها اميدوار بودند، با ادامه استقرار نيروهاي خود در شرق رودخانه كارون و محاصره آبادان با وجود اين كه از نظر نظامي نحوه استقرار اين نيروها غيراصولي بود-  از اهرم سياسي نظامي لازم براي فشار بر ايران جهت پايان بخشيدن به جنگ برخوردار باشند در يكي از اسناد به دست آمده از لشكر 3 زرهي عراق، درباره ارزش حياتي اين منطقه براي نيروهاي دشمن آمده است:

((عبور نيروهاي عراق از رودخانه كارون به منظور حصول به هدف هاي سياسي و استراتژيك بوده و نيروهاي ايراني تلاش كردند نيروهاي عراقي را از وصل به اين هدف و نگه داري آن باز دارند، لذا نگه داري منطقه سرپل اشغالي شرق كارون براي نيروهاي عراق اهميتي حياتي پيدا كرد)).

گرچه بعيد به نظر مي رسيد ارتش عراق پس از شكست در كوي ذوالفقار آبادان و عقب نشيني از ساحل جنوب رودخانه بهمنشير و استقرار در شمال اين رودخانه توانايي لازم را براي اشغال آبادان داشته باشد، ولي خطرات ناشي از تداوم محاصره آبادان و اقدمات احتمالي دشمن با ادامه استقرار در اين منطقه، سبب شد تا جمهوري اسلامي در برابر اين وضعيت حساسيت خاصي نشان دهد، به ويژه اين كه امام در 14 آبادان 1359 و تنها 25 روز پس از عبور نيروهاي عراقي از رودخانه كارون، و همچنين ناتواني بني صدر براي عقب راندن دشمن از مواضع اشغالي در عمليات سوم آبان، روي جاده ماهشهر آبادان دستور شكستن محاصره آبادان را خطاب به نيروهاي نظامي و انتظامي صادر فرمودند.

 

چگونگي انتخاب منطقه و تلاش هاي سياسي

فرمان امام براي شكستن محاصره آبادن، اهميت و ارزش منطقه، موقعيت نيروهاي خودي و موقعيت زمين با توجه به نحوه استقرار دشمن و اتكا بر پل هاي نصب شده روي رودخانه كارون سبب شد تا سپاه توجه خاصي به اين منطقه كند. در اين ميان فرمان امام بيش از هر عامل ديگري در شكل دهي تفكر و ذهنيت مسئولان فرماندهان و نيروهاي سپاه و تلاش هاي اين نهاد نقش كليدي و تعيين كننده داشت. سردار رضايي در اين باره مي گويد:

((حضرت امام مدت ها بود كه دستور داده بودند كه حصر آبادان بايد شكسته شود اما مديريت اوليه جنگ بهاي لازم را به اين كار نمي داد و حتي بقاياي اين مديريت هم با اين كه آقاي بني صدر كنار رفته بود باز به سختي زير با حمله به اين منطقه مي رفتند، به طوري كه در فروردين سال 1360 طرح اوليه سپاه آماده شد ولي شش ماه طول كشيد تا اين عمليات اجرا شد))

بدين ترتيب از فروردين 1360 سپاه طرح ريزي عمليات را به طور جدي آغاز كرد  در ارديبهشت همان سال، مراحل طرح ريزي و سپس، پيگيري تصويب عمليات با تركيب برادران رضايي، رحيم صفوي، شهيد باقري، غلامعلي رشيد و سرهنگ صياد شيرازي شكل جدي تري ادامه يافت.

 همچنين پس از ملاقات سرهنگ صياد شيرازي با رييس وقت شوراي عالي دفاع (آيت الله خامنه اي) و اخذ تدبير از ايشان قرار شد اين عمليات به صورت مشترك با نيروهاي ارتش انجام شود.در اين ميان برادران رحيم صفوي ، غلامعلي رشيد و شهيد حسن باقري نخستين طرح پيشنهادي منسجم و كامل عمليات را در اوايل خرداد 1360 براي بني صدر تشريح كردند.نماينده سپاه نيز طرح را در جلسه اي كه نماينده حضرت امام آقاي هاشمي فرمانده وقت نيروي زميني ارتش و ساير اعضاي شوراي عالي دفاع حضور داشتند ارائه كرد كه مورد تصويب قرار گرفت در اين حال فرمانده وقت نيروي زميني ارتش با توجه به اين كه لشكر 77 خراسان مسئوليت اين منطقه را بر عهده داشت گفت لشگر 77 بايد طرح را قبول كند در پي  اين تصميم و با تلاش ها و اقداماتي كه صورت گرفت، سرانجام لشگر 77 طرح را پذيرفت و براي انجام دادن آن متقاعد شد. در اواخر خرداد 1360 جلسه ديگري با شركت جانشين رياست ستاد مشترك ارتش، فرمانده نيروي زميني فرماندهان لشكر 16،21،77،92 ارتش فرمانده سپاه پاسداران  خوزستان و با حضور حجت الاسلام اشراقي نماينده حضرت امام و دكتر چمران در دفتر فرماندهي لشكر 92 زرهي اهواز تشكيل و مورد چگونگي ادامه نبرد بحث شد.

در اين جلسه، فرمانده نيروي زميني ارتش بر پايه طرح جديد سپاه بر شكستن محاصره آبادان تاكيد داشت حال آن كه جانشين رياست ستاد مشترك ارتش بر حمله به بستان به عنوان تقدم نخست پافشاري مي كرد بدين ترتيب توافق لازم به دست نيامد، ولي سپاه به تلاش هاي خود ادامه داد، چنان كه در نهم تيرماه 1360 يعني ده روز پس از جلسه بررسي طرح هاي ياد شده فرمانده سپاه پاسداران خوزستان  طرحي را ارائه كرد كه مربوط به عمليات آفندي قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود.

در اين طرح قابل اجرا تشخيص داده شد،  اما به سبب مشكلاتي كه وجود داشت اجراي آن تا شهريور 1360 مسكوت ماند از اوايل شهريور 1360 بار  ديگر مقاومت اجراي عمليات فراهم و طرح عمليات فراهم و طرح به واحدها و قرارگاه ابلاغ شد

موقعيت منطقه

منطقه عمليات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه كارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان و جنوب منطقه دارخوين قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت 150 تا 180 كيلومتر مربع مي شد كه در اشغال نيروهاي عراقي بود. عوارض حساس منطقه رودخانه كارون و دو جاده اهواز آبادان و ماهشهر آبادان بودند و عوارض مصنوعي منطقه نيز بيشتر شامل مواضع و استحكامات دشمن نظير خاكريز هاي متعدد مواضع تانك سنگرهاي اجتماعي و انفرادي مي شدند با توجه به اهميت دو پل قصبه و حفار براي دشمن كه به منزله معبر و محل اتصال عقبه هاي او در شرق كارون بودند مواضع و استحكامات فراوان و تعداد زيادي نيروي رزمي در اين دو محور وجود داشتند.

 

وضعيت دشمن

دشمن براي استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه كارون دچار تناقض بود از يك سو به لحاظ اهميت منطقه ضرورت حفظ آن مي بايست از نيروهاي بسياري استفاده مي كرد و از سوي ديگر با توجه به محدوديت عقبه خود تجمع اين ميزان نيرو برايش ناممكن بود.

در عين حال شناخت عراقي ها از توان نيروهاي خودي  در عقب راندن دشمن -به ويژه پس از ناكامي ارتش در عمليات سوم آبان 1359 و بيستم دي 1359 -آنها را مطمئن كرده بود كه مورد تعرض جدي قرار نخواهند گرفت . استعداد و آرايش يگان هاي دشمن در اين منطقه برابر اسناد به دست آمده از تيپ 8 مكانيزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:

1-تيپ 8 مكانيزه از لشكر 3 زرهي كه به سه گردان مكانيزه و يك گردان تانك در شمال سرپل و جنوب سليمانيه مواضع پدافندي را اشغال و تحكيم كرده بود.

2-تيپ 6 زرهي از لشكر 3 زرهي كه با سه گردان تانك و يك گردان مكانيزه در قسمت مركزي و شرقي در شمال جاده ماهشهر آبادان مستقر بود.

3-تيپ 44 پياده از لشكر 11 پياده، كه با يك گردان تحت امر لشكر 3 زرهي در قسمت جنوبي منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر آبادان پدافند مي كرد.

4-تيپ 12 زرهي لشكر 3 در غرب كارون در احتياط قرار داشت و گردان هاي تانك الطارق و سيف سعد و چند گردان جيش الشعبي، گردان پياده از تيپ 44 و گردان 1 از تيپ 33 نيروي مخصوص نيز در منطقه شرق كارون استقرار داشتند.

برابر شواهد، قراين و اسناد موجود، در پي گسترش حملات رزمندگان اسلام در منطقه اشغالي سرپل در نيمه اول سال 1360 دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نيروهاي خودي را پيش بيني مي كرد. با اين حال، عراقي ها همچنان به استقرار در مناطق اشغال اصرار داشتند و اين امر بدين دليل بود كه عراقي ها تصور مي كردند كه نيروهاي اسلام از انجام دادن عمليات دقيق و برنامه ريزي شده در سطحي گسترده ناتوان هستند. در واقع، فرماندهي عراق احتمال تدارك حمله از محور شرق رودخانه را پيش بيني مي كرد اما به هيچ وجه تصور نمي كرد اين حمله، گسترده و همه جانبه باشد.

5-استعداد دشمن در اين منطقه برابر يك لشكر تقويت شده بود، ضمن اين كه فرمانده سپاه سوم مي توانست از احتياط لشكرهاي 5 مكانيزه و 9 زرهي كه در جنوب غربي اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، براي تقويت لشكر 3 زرهي استفاده كند.

همچنين، دشمن پيش بيني مي كرد كه در صورت حمله، محور اصلي تهاجم در محور تيپ 8 مكانيزه در منطقه سليمانيه با پيشروي به سمت پل هاي قصبه و حفار، خواهد بود. لذا براي تقويت اين محور، اقداماتي به عمل آورد.

 

طرح عمليات

الف: اهداف و ماموريت

هدف اصلي عمليات، انهدام نيروي دشمن در شرق رودخانه كارون و تصرف و تامين منطقه بود در طرح اوليه سپاه آمده بود

((سپاه پاسداران انقلاب مستقر در آبادان و دارخوين و ماهشهر ماموريت دارند تا با هماهنگي و همكاري كامل لشكر 77 پياده خراسان در ساعت (س) روز (ر) از محور فياضيه و دارخوي به طور گسترده و از سه محور ايستگاه 12 و ايستگاه 12 و ايستگاه 7 وجاده ماهشهر آبادان تك نمايند و نيروهاي دشمن را كه از كناره كارون تا جاده ماهشهر آبادان گسترش دارند، بطور كامل محاصره و بعد از انهدام دشمن در منطقه متصرفه پدافند نمايند)).

    سران نظامي اميدوار  بودند با انجام عمليات ثامن الائمه (ع) تهديد احتمالي دشمن براي تصرف آبادان كه عراق آن را به صورت اهرم فشاري عليه ايران در تبليغات خود مورد استفاده قرار مي داد خنثي شود از سوي ديگر در اين عمليات پس از پاك سازي شرقي رودخانه كارون، نيروهاي خودي از خطوط پدافندي آزاد شده و امكان به كارگيري آنها در مراحل بعدي آزاد سازي مناطق اشغالي فراهم مي شد.

  

ب: سازمان رزم:

    تركيب نيروهاي عمل كننده در اين عمليات، شامل ارتش، سپاه، بسيج و نيروهاي ژاندرمري به اين شرح بود:

-         لشكر 77 به سه تيپ شامل 9 گردان نيروي پياده

-         سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با 16 گردان نيروي پياده  كه در سازمان سه قرارگاه تيپي عمل مي كرد.

-         تيپ 37 زرهي شيراز

-         گردان 251 تانك از لشكر 16 زرهي  

-         گردان 107 ژاندارمري

-          گروه رزمي 291 تانك

-         جهاد سازندگي، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردين 1360، امور مقدماتي مهندسي عمليات را انجام داد.

پس از حذف بني صدر براي نخستين بار بود كه نيروهاي عمل كننده در چنين مقياسي با هم تركيب شده به نحو شايسته اي با يكديگر همكار و هماهنگي مي كردند، چنان كه اين اقدام الگوي مناسبي براي ادامه همكاري ارتش و سپاه در ساير    عمليات ها شد.

 

ج: طرح مانور

در طرح مانور، سه محور عمده و يك محور فرعي براي انجام عمليات در نظر گرفته شده بود محور شمالي شامل منطقه دار خوين و محمديه و محور جنوبي شامل محور فياضيه و ايستگاه 7 بود براساس اين طرح تلاش فرعي نيروها براي پشتيباني نيز در محور جاده ماهشهر آبادان انجام مي شد در اين ميان، محور دارخوين  و فياضيه با هدف تصرف و تامين پل هاي حفار و قصبه داراي اهميت بيتشري بودند و در صورت برخورداري نيروهاي خودي از سرعت عمل،امكان انهدام و اسارت بسياري از افراد دشمن در اين محور وجود داشت. و همين ضرورت در آرايش نيروه  موثر بود كه به اين ترتيب مشخص شد:

محور دارخوين- محمديه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندي و يك گردان احتياط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندي و يك گردان احتياط) و يك گردان تانك در احتياط و پشتيباني.

محور فياضيه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندي و يك گردان احتياط) و سه گردان از ارتش (يك گردان آفندي و دو گردان احتياط.

محور جاده ماهشهر- آبادان: دو گردان از سپاه (يك گردان آفندي و يك گردان احتياط) و دو گردان از ارتش (يك گردان آفندي و يك گردان پدافند)

براي پشتيباني عمليات،سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوايي در نظر گرفته شده بود. طرح مانور عمليات همراه با تدبير آن و نيز استعداد نيروي عمل كننده در جلد سوم كتاب منتشره از سوي ارتش جمهوري اسلامي ايران به شرح زير آمده است:

((جزئيات طرح براي اجراي حمله به منطقه سرپل دشمن در شرق كارون چنين بود كه تيپ 2 پياده كه شامل سه گردان پياده ارتش و چهار گردان پاسدار و يك گردان تانك كه يك گروهان اضافي نيز داشت و در خط تماس با دشمن در شمال بهمنشير دفاع مي نمود، از منطقه فياضيه در شرق كارون و شمال بهمنشير به مواضع نيروهاي متجاوز عراق حمله كرد و حاشيه پل حفار را كه به وسيله نيروهاي عراق بر روي كارون برقرار شده بود تصرف پل را كنترل مي نمود و نيروهاي دشمن را در منطقه عملياتي مربوطه منهدم مي كرد و كرانه شرقي رودخانه كارون را تامين مي نمود تيپ 1 پياده با دو گردان پياده ارتشي و يك گردان سوارزرهي و شش گردان پاسدار ابتدا از مواضع پدافندي يگان هاي تيپ 2 پياده در شمال بهمنشير و در منطقه ذوالفقاري از خط عبور مي كرد و نيروهاي دشمن را در جنوب جاده آبادان ماهشهر منهدم مي كرد و سپس حمله را با يك چرخش ملايم از شرق به غرب به سمت شمال غربي ادامه مي داد و نيروهاي دشمن را در شمال جاده ماهشهر آبادان در منطقه مسئوليت خود منهدم مي ساخت.

ضمناً اين تيپ ماموريت داشت كه هرگونه عكس العمل شديد دشمن را در محور آبادان ماهشهر  خنثي و جناح شرقي منطقه عمليات را تامين نمايد تيپ سه پياده كه از منطقه گيلان غرب به خوزستان تغيير مكان يافته بود به صورت احتياط لشكر بود و ماموريت داشت از مواضع پدافندي گروه رزمي 291 تانك در جنوب سلمانيه از خط عبور و از شمال و جنوب پيشروي نمايد و پل قصبه را بر روي رودخانه كارون كه به وسيله نيروهاي عراقي برقرار شده بود تصرف و منطقه مسئوليت خود را از وجود دشمن پاك نمايد. اين تيپ شامل دو گردان پياده ارتش پنچ گردان پاسدار و حدود يك گردان تانك بود. ضمناً ،سپاه  پاسداران نيز حداكثر امكانات آن روز خود را براي عمليات آماده كرد و 15 گردان پاسدار وارد ميدان نبرد كرد)).

در مجموع، به نظر مي رسيد، دشمن به دليل برخورداري از نيروي احتياط و به ويژه امكان به كارگيري لشكر هاي 5 مكانيزه و 9 زرهي تحت امر سپاه سوم در موضع برتري  قرار داشت ليكن نيروهاي خودي با توجه به شناخت دقيق از دشمن، ويژگي برتر عملياتي، تركيب جديد سپاه و ارتش- كه پيش از اين هرگز در اين سطح وجود نداشت و بهره برداري مناسب از زمين ،موقعيت بهتري برخوردار بودند. افزون بر اين، دشمن به لحاظ درك و باوري كه از توان نيروهاي خودي داشت بطور نسبي در غافل گيري به سر مي برد و اين عوامل در مجموع مي توانست دست يابي به پيروزي را آسان كند.

در اين ميان افزايش قابل توجه نيروهاي سپاه در مقايسه با عمليات هاي پيشين و نقش طراحان نظامي سپاه در طرح ريزي و هدايت عمليات، از جمله ويژگي هاي عمليات  ثامن الائمه و عامل برتري نيروهاي خودي در برابر دشمن بود در جلد سوم(( كتاب ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس)) در اين باره آمده است:

((نكته اي كه لازم است روي آن تاكيد شود حضور سپاه پاسداران به صورت فعال و موثر و قدرتمند در اين عمليات بود.. براي عمليات ثامن الائمه (ع)، 15 گردان توسط سپاه آماده شده بود در نتيجه مي توان گفت،  توان رزمي سپاه پاسداران و نيروهاي مردمي در عمليات      ثامن الائمه (ع) به ده برابر افزايش يافته بود و يا به عبارت ديگر با بهره برداري از نيروي عظيم بسيج مردمي توان رزمي نسبي در جبهه بالا رفته بود و اين امر كليد موفقيت نيروهاي مسلح ايران در عمليات ثامن الائمه (ع) وعمليات هاي بعد از آن مانند طريق القدس و     فتح المبين و بيت المقدس گرديد)).

بدين ترتيب، عمليات ثامن الائمه (ع) به منظور شكستن محاصره آبادان و انهدام نيروهاي دشمن در شرق رودخانه كارون پس از آماده سازي مقدمات آن آغاز شد.

 

تشريح عمليات

عمليات در ساعت يك بامداد روز پنجم مهر 1360 ‎آغاز شد قواي ايران درساعات نخستين عمليات با تهاجم به مواضع دشمن و درهم شكستن مقاومت نيروهاي آنان خاكريز  اول دشمن را تصرف، تامين كردند. مقاومت اوليه نيروهاي عراق در برخي از محورها و به ويژه تداوم آن در منطقه پل حفار نشان دهنده هوشياري نسبي دشمن بود بنابر گزارش اسيران عراقي اسارت يكي از نيروهاي خودي در منطقه عملياتي تيپ 8 مكانيزه در محور دارخوين سبب هوشياري دشمن شده بود ولي شناخت نادرست فرماندهان نظامي عراق نسبت به توان نيروهاي خودي كه بر مبناي برآوردهاي عمليات هاي ناكام پيشين ايجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نيروهاي خودي واكنش مناسبي نشان ندهند.

با روشن شدن هوا وادامه پيشروي نيروهاي خودي از محور شمالي به سمت پل مارد و تهديد عقبه نيروهاي دشمن، نخستين ضربه شكننده بر نيروهاي عراقي وارد آمد. با اين حال نيروهاي دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت مي كردند. گستردگي محورهاي تهاجم و عقب ماندگي دشمن سبب شد تا نيروهاي خودي با به دست گرفتن ابتكار عمل و ادامه پيشروي در محورهاي مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.

از سوي ديگر، در پي تغيير وضعيت ميدان نبرد، فرماندهي نيروهاي دشمن تلاش    مي كرد تا تا تاريك شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت با تقويت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ كند و پس از آن، با نصب پل روي رودخانه كارون، نيروهاي محاصره شده را نجات دهد و سپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه كارون، از ادامه پيشروي نيروهاي خودي جلوگيري كند.

بر همين اساس، دشمن در اولين اقدام، با وارد كردن تيپ 10 زرهي گارد جمهوري اسلامي، سعي كرد، پل حفار را حفظ كرده و با استقرار تيپ 16 زرهي لشكر 6 زرهي در غرب رودخانه كارون، از پيشروي نيروهاي خودي جلوگيري كند تهاجم رزمندگان به نيروهاي تيپ 10 سبب شد تا اين نيروها در همان لحظات اوليه حضور در منطقه سرپل، محاصره شده و عقب نشيني، كنند در صورتي كه اگر در حمله به تيپ 10 تاخير صورت مي گرفت، بي گمان نيروهاي تيپ 10 دشمن پس از حضور در منطقه به ضد حمله مي زدند.

با  آزاد شدن جاده ماهشهر آبادان در ساعت 8:32 بامداد روز 5 مهر و پيشروي نيروهاي خودي از شمال و جنوب وتصرف پل قصبه، در واقع مقاومت دشمن در منطقه پل حفار بيشتر نوعي عمليات تاخيري بود، زيرا با توجه به محدوديت عقبه دشمن، سرعت عمل رزمندگان و گستردگي محورهاي تهاجم امكان مقاومت از عراقي ها گرفته شده بود. در بعدازظهر همان روز بخشي از پل حفار تصرف شده بود ولي عراقي ها براي بازنگه داشتن عقبه نيروهاي محاصره شده خود در شرق كارون، همچنان مقاومت مي كردند، چنان كه با تاريك شدن هوا حركت ستون نيروهاي دشمن از اهواز به سمت خرمشهر ديده مي شد.

بدين ترتيب، روز اول عمليات در حالي به پايان رسيد كه دشمن به دليل عقب ماندگي توان مقابله با نيروهاي خودي را نداشت و تنها، به تاريك شدن هوا، بازنگه داشتن پل حفار براي تقويت منطقه و يا امكان عقب نشيني نيروهاي محاصره شده اميد بسته بود در روز دوم عمليات (ششم مهر) در حالي كه پيشروي نيروهاي خودي همچنان ادامه داشت، دشمن واكنش جدي از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نيروهاي عراقي به تدريج تسليم شده و يا عقب نشيني كردند و سرانجام در پايان اين روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.

در روز سوم عمليات نيز در پي پاك سازي منطقه، محاصره آبادان به پايان رسيد و فرمان امام خميني مبني بر شكستن حصر آبادان، در مدت 48 ساعت آفند تحقق يافت و نيروهاي خودي پس از پاك سازي كامل منطقه در ساحل شرقي رودخانه، كارون استقرار يافتند. در اين عمليات علاوه بر آزاد سازي منطقه اشغالي در شرق رودخانه بخشي وسيعي از نيروهاي خودي كه درگير پدافند در منطقه بودند آزاد و براي عمليات هاي بعدي آماده شدند.

   

خسارات و تلفات دشمن

1-بيش از سه هزار تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند و نزديك به 1800 تن از آنها به اسارت درآمدند.

2-تعداد 90 دستگاه تانك، نفربر و خودرو دشمن منهدم شد و 160 دستگان تانك و   نفر بر ديگر به همراه 150 دستگان خودرو به غنيمت درآمدند. سه فروند هوايپما و يك فروند هلي كوپتر دشمن نيز در اين عمليات سرنگون شدند.

افزون بر اين شمار فراواني از امكانات دشمن شامل لودر و بولدوزر سلاح و مهمات منهدم شد و يا به غنيمت درآمد. از نتايج مهم اين عمليات به غنيمت گرتفتن دهها تانك از تيپ 6 زرهي عراق بود كه سپاه با استفاده از اين تانك ها نخستين يگان زرهي خود را با نام تيپ 30 زرهي سازمان دهي كرد.اولين گردان زرهي اين يگان در عمليات طريق القدس به كار گرفته شد با به غنيمت گرفتن 20 قبضه توپ 152 و 122 ميلي متري از دشمن، نخستين يگان توپخانه سپاه نيز شكل گرفت و در عمليات طريق القدس شركت كرد.

 

ازريابي عمليات

با شكسته شدن محاصره آبادان، تحول جديدي در جنگ بوجود آمد زيرا ناكامي دشمن در جنگ از همين نقطه آغاز شد به بيان ديگر دشمن- در وضعيت هاي مختلف- چنين مي پنداشت كه لازمه تغيير معادله نظامي به سود خود، افزايش فشار نظامي به ايران براي تحميل خواسته هاي خود و آغاز مذاكرات صلح مي باشد لذا بيش از همه به تكميل محاصره آبادان و اشغال آن توجه داشت.

در مقابل نيروهاي خودي نيز- براساس فرمان امام- بيشترين تلاش خود را براي شكستن محاصره آبادان متمركز كرده بودند كه در اين ميان عمليات به فرماندهي بني صدر با شكست مواجه شد و سرانجام، با عمليات پيروزمندانه ثامن الائمه (ع) فرمان امام تحقق يافت و استراتژي دشمن نيز در نقطه ثقل آن درهم شكست. سرادر محسن رضايي در اين زمينه    مي گويد:

((استراتژي دشمن از مشخصه سياسي و امنيتي برخوردار بود عراق در انتظار تحول در اوضاع داخلي بود. اگر به نتيجه نمي رسيد. مسلماً روي آبادان عمل مي كرد بنابراين ما وقتي روي آبادان عمل كرديم،  در واقع استراتژي دشمن را در نقطه اصلي آن در جبهه نظامي با شكست مواجه كرديم)).

اعتماد با نفس و افزايش روحيه نيروهاي خودي هم از عوامل موثر در پيروزي، هم بخشي از نتايج به دست آمده در اين عمليات بود در حالي كه دشمن به دليل حضور در مناطق اشغالي در شرق رودخانه و سلسه عمليات هاي محدودي كه در همين منطقه انجام  گرفته بود، دچار نوعي فرسايش روحي شده بود نيروهاي خودي با روحيه اي مضاعف به ويژه پس از شكسته شدن طلسم نفاق در كشور- از آمادگي مناسبي براي بيرون راندن متجاوزان از سرزمين هاي اشغالي برخوردار شدند. سردار محسن رضايي در اين باره مي گويد:

((نيروهاي ما متوجه شدند كه مي توانند بجنگند و از طرف ديگر فهميدند با جنگ انقلابي  مي توانند خارج از قواره كلاسيك جنگ را ادامه دهند))

در واقع، اعتماد به نفس نشان دهنده موفقيت استراتژي جديد نيروهاي انقلابي در صحنه عمل بود ولي هرگونه ناكامي احتمالي نيز در اين عمليات مي توانست سرنوشت جنگ و حتي حيات سياسي كشور را با خطر روبه رو كند.

تجارب نظامي مهمي در اين عمليات به دست آمد با پس از عمليات ثامن الائمه (ع)، فرماندهان سپاه در جلسه اي كه به منظور ارزيابي عمليات در 7 مهر 1360 برپا شد، به بررسي ويژگي هاي اين عمليات پرداختند برادر غلامعلي رشيد در اين جلسه گفت:

((بنا به تجربه قبلي، در طراحي اين عمليات چند فاكتور در نظر گرفته شد: اول تهاجم يكپارچه همه جانبه در كل محورها با دوم حمله شبانه: سوم قيچي كردن دشمن در دو پل، چهارم تك پشتيباني تا حدودي فريبنده در محور خرمشهر در واقع بايد از اين عوامل به عنوان محسنات اين عمليات ياد كرد دشمن كه آمادگي مقابله با چنين تهاجمي را نداشت لذا رعب و هراس در نيروهاي عراقي از يك سو و دست پاچگي و عدم كنترل و هدايت فرماندهي از سوي ديگر، گريبان گير دشمن شد)).

شهيد حسن باقري يك ويژگي خوب اين عمليات را بيان جزئيات طرح مانور براي همه فرماندهان سپاه تا ده دسته خواند. برادر رحيم صفوي نيز بخشي از ويژگي هاي مثبت اين عمليات را تلاش خستگي ناپذير نيروهاي پياده براي رسيدن به مواضع دشمن و هدايت و رهبري خودجوش فرماندهان گردان ها و گروها ها براي مقابله با دشمن برشمرد.

همچنين، اجراي عمليات در شب- كه بعدها به عنوان يك اصل جدانشدني تا پايان جنگ در اجراي عمليات هاي نيروهاي خودي مورد توجه قرار گرفت-  در اين عمليات بازدهي بسيار خوبي داشت برادر شهيد در اين موردگفت:

((اگر عمليات را در روز شروع مي كرديم، نيروي زرهي دشمن به لحاظ برتري كمي و كيفي كه نسبت به واحدهاي پياده خودي داشت مانع از پيشروي رزمندگان مي شد دشمن در شب قدرت مانور ندارد و از سويي چون تمامي نيروهاي مهاجم را پياده نظام تشكيل مي دادند به راحتي توانستيم پيشروي كنيم.

با اين حال عمليات ثامن الائمه (ع) داراي نقايصي هم بود، از جمله،  با توجه به آشفتگي نيروهاي دشمن در منطقه سرپل، نيروهاي خودي در صورت برخورداري از توان نظامي و سرعت عمل لازم مي توانستند با تصرف عقبه هاي دشمن تعداد بيشتري از آنان را كشته و مجروح كرده و يا به اسارت درآورند. همچنين، اصل تعقيب دشمن ايجاب مي كرد كه نيروهاي خودي با عبور از رودخانه كارون، آنها را در غرب رودخانه كه فاقد استحكامات و مواضع بود مهندم و در صورت امكان سرپل مناسبي را تصرف و تامين كنند.

بطور كلي عمليات موفقيت آميز ثامن الائمه سرآغاز استراتژي جديد نيروهاي انقلابي براي آزاد سازي مناطق اشغالي بود. دشمن كه با خيالي آسوده و در مناطق اشغالي استقرار يافته بود، بر اثر ضربه وارده در اين عمليات دچار وحشت و اضطراب شد و در آستانه هزيمت و شكست قرار گرفت. از اين زمان به بعد در حالي كه دشمن در انديشه حفظ سرزمين هاي اشغالي بود و نيروهاي خودي نيز براي آزاد سازي اين مناطق تلاش مي كردند، عدم درك دشمن از تحولات برخاسته از استراتژي جديد، منجر به غافل گيري آنها شد كه از عوامل موثر در دست يابي آسان رزمندگان اسلام به پيروزي هاي بعدي بود.

 

 

بازتاب عمليات

اقدام ايران در انتشار اخبار مربوط به عقب راندن عراقي ها از شرق كارون و شكسته شدن محاصره آبادان با توجه به روند تحولات سياسي - نظامي در داخل كشور و تجزيه و تحليل ناظران و كارشناسان خبري از اين واقعه به عنوان انتشار گزارش هاي ضد و نقيض ايران ارزيابي مي شد راديو امريكا يك روز پس از اغاز عمليات در اخبار خود  گزارش گفت:

((در ايران همزمان با انتشار گزارش هاي ضد و نقيض درباره پيروزي بزرگ ايران در جنگ يك ساله آن كشور با عراق به خودروهاي شديدي در نقاط مختلف پايتخت صورت گرفت پس ازآنكه راديو آمريكا   به نقل از صداي جمهوري اسلامي ايران گزارش شكسته شدن محاصره آبادان را منتشر كرد، به نقل از راديوي دولت عراق گفت:

((ولي خبر گزاري رسمي عراق تصرف مجدد آبادان را توسط نيروهاي ايراني تكذيب كرده است)).

راديو بي بي سي نيز در نخستين واكنش نسبت به اخبار عمليات دفاع ايران از آبادان طي يكسال گذشته را نشان تصميم اين كشور براي مقاومت و پايداري در برابر عراق ارزيابي كرد و حمله سحرگاهي ايران را نخستين تلاش عمده دو طرف جنگ براي پايان دادن به بن بست موجود خواند. در گزارش خبري اين راديو به اقدامات منافقين در داخل كشور به طور تلويحي بر متناقض بودن اوضاع تاكيد شده بود.

((نشانه شدت مناقشات سياسي در داخل ايران نيز از اين جا بدست مي آيد كه در زمان وقوع جنگ در آبادان، حاميان و مخالفان دولت هم در تهران و پايتخت كشور، به مبادله آتش دست زده اند:

در حالي كه راديو امريكا و راديو لندن همچنان با ترديد به پيروزي نظامي ايران     مي نگريستند، راديو صوت الجماهير (بغداد) به نقل از يك سخنگويي صلاحيت دار اخبار هزيمت و شكست دشمن در شرق رودخانه كارون را تاييد كرد و در توجيه آن گفت:

((نيروهاي نظامي ما (عراق) طبق برنامه عمومي آن وقت (شروع جنگ) در شرق كارون حضور يافتند و عليرغم تلاش دشمن در طول يكسال كامل در شرق كارون باقي ماندن.

واحدهاي دلير ما هر بار چه به طور مستقيم و با ضد حمله . حملات دشمن را دفع مي كردند و دشمن در روزهاي اخير آسيب هايي به پل هاي ما بر روي كارون وارد ساخته و همچنين فعاليتهاي نظامي عليه ما نموده است و اين امر باعث شده تا فرماندهي كل تصميم خود داير بر انتقال دادن واحدهاي مذكور از شرق كارون به غرب كارون اتخاد كنند.

((پس از اعتراف عراقي ها به پيروزي ايران راديو لندن در بررسي نتيجه اين پيروزي گفت: (پيروزي ايران براي صدام حسين نه تنها يك عقب نشيني نظامي است بلكه يك عقب نشيني سياسي نيز به حساب مي آيد(.

در پي سقوط هواپيماي حامل فرماندهي نظامي كه از جبهه اعزام تهران بودند،    رسانه هاي خبري دنيا به جاي بررسي پيروزي نظامي ايران سقوط هواپيما را محور      گزارش هاي خبري قرار دادند همچنين با شهادت هاشمي نژاد به دست منافقين در مشهد و پاره اي از حوادث ديگر از جمله تظاهر مسلحانه گروهكها در تهران بارديگر رخ دادهاي ناشي از درگيري هاي سياسي داخلي كشور مورد توجه رسانه هاي خارجي قرار گرفت.

ادامه رخ دادهاي سياسي – امنيتي در داخل كشور و بازتاب آن در رسانه هاي خبر سبب شد تا بن بست در جنگ مجدداً مورد تاكيد ناظران سياسي قرار گيرد چنانكه نشريه ژاپن تايمز،  چاپ ژاپن پس از بررسي وضعيت سياسي و نظامي ايران نوشت:

((در خاور ميانه اعتقاد راسخي وجود دارد كه جنگ پايان نخواهد يافت مگر آنكه تغييرات عمده اي در دولت ايران يا عراق و يا هردو صورت گيرد. بدون شك صدام از وجود جنگ داخلي بين چپ گرايان و انقلابيون اسلامي در ايران خرسند است. به نظر مي رسد اين مسئله به اضافه ركود اقتصادي، رژيم خميني را محكوم به فنا كند. به هر حال، آقاي خميني ضربه هاي پياپي را پشت سر گذاشته است.جنگ با عراق يكي از عوامل ايجاد وحدت در ايران است... جنگ به بن بست كشانده شده ايران و عراق ديگر نگراني هاي در منطقه خاور ميانه و بطور كلي در جهان بوجود نمي آورد، اما اين درگيري هنوز توان ايجاد بحران جديد را دارد و    نمي توان آن را ناديده گرفت ، يا بدست فراموشي سپرد)).

نكته مهمي كه در تمام گزارشها و تحليل هاي خبري مشاهده مي شد ارائه وضعيتي دوگانه از ايران بود رسانه هاي خبري جهان به موازات اخبار مناقشات سياسي، خبر پيروزي نظامي ايران را نيز منتشر مي كردند. به نظر مي رسد براي ناظران خارجي پيروزي ايران در اين عمليات پذيرفتني نبود، به همين دليل با وجود تاكيد بر ارزش پيروزي نظامي ايران و شكست سياسي - نظامي عراق، همچنان اوضاع،  كليه جنگ به عنوان يك بن بست ارزيابي   مي شد كه تنها، تحولات سياسي و جابه جاي قدرت در يكي يا هر دو كشور مي توانست آن را بر طرف كند.به بيان ديگر، گرچه شكسته شدن حصر آبادان – با وجود ناباوري هاي اوليه مورد پذيرش محافل سياسي و نظامي دنيا قرار گرفت، ولي اين پيروزي به اين معنا نبود كه روند  جديدي در جنگ آغاز شده و اوضاع به سود ايران تغيير كرده است.

 بعدها، يكي از كارشناسان امريكايي مسائل نظامي درمورد بازتاب عمليات ثامن الائمه (ع)بر اين نكته تاكيد كرد كه پيشنهاد آتش بس از يك ماهه عراق در ماه نوامبر، متاثر از پيروزي ايران در آبادان در ماه اكتبر بود وي در مورد ماهيت اين پيروزي در كتاب خود نوشت:

((پيروزي ايران در جبهه آبادان اين حقيقت را آشكار كردكه برتري قدرت زرهي و هوايي مي تواند بي معنا باشد علاوه بر اين، پيروزي در آبادان هشدار براي غرب بود. حتي اگر نيروهاي غربي كه احتمالاً كارآمدتر از نيروهاي عراقي در استفاده از قدرت هوايي و       سلاح هاي سنگين بوده باشند در مقابله با نيروهاي ايران باز هم با مشكلي كه عراق گرييانگير آن بود مواجه مي شدند خصوصاً اين كه دولت هاي غربي از لحاظ سياسي آمادگي پذيرش تلفات سنگين در يك جنگ كم شدت را ندارد)).

كردزمن به عنوان كارشناس نظامي، ماهيت شكل گيري نوع جديدي از جنگ را مورد توجه قرار مي دهد شكست حصر آبادان نقطه آغاز تحقق آن بود. وي سپس مي نويسد:

((هنوز مشخص نشده است كه ايرانيان چگونه به اين پيروزي دست يافتند)).