عمليات كربلاي 1 ( شكست دفاع متحرك)

در 27 ارديبهشت 1365 شهر مهران براي بار دوم به دست ارتش عراق اشغال شد. بار اول ، همزمان با هجوم سراسري به ميهن اسلامي، عراق در مهر 1359 وارد مهران شد و آن را اشغال كرد. اما زماني كه عراق  شهر خرمشهر را از دست داد ، در يك عقب نشيني سراسري از باقيمانده خاك كشور، (نه تمام آن) شهر مهران را نيز خالي كرد و بر روي ارتفاعات شمال و جنوب شهر در داخل خاك ايران، مستقر شد. شهر تخليه شده مهران به دليل تسلط دشمن ، براي نيروهاي خودي قابل استفاده نبود تا اينكه در عمليات والفجر3 شهر مهران و ارتفاع مشرف بر آن كاملاً آزاد شد.

پس از عمليات والفجر8 و در راستاي استراتژي دفاع متحرك (كه از 15 فروردين 1365 آغاز شد) بار ديگر شهر مهران اشغال شد. اين اقدام بيشتر بدان منظور بود كه روحيه شكست خورده ارتش عراق بازسازي شود و همچنين، از عمليات بعدي جمهوري اسلامي نيز جلوگيري به عمل آيد. علاوه بر اين، تبليغات سياسي براي پيروزي در مهران! از نظر تحت الشعاع قرار دادن عمليات فاو در محيط خارجي نيز مورد توجه تصميم گيرندگان حكومت عراق بود.

هنگام حمله عراق، نيروي زيادي در خط پدافندي شهر مهران حضور نداشت، اما به نظر مي رسيد پس از تك هاي عراق به محورهاي دربنديخان (15 فروردين 1365) ، سومار (22 فروردين 1365)، فكه (10 ارديبهشت 1365) و حاج عمران (24 ارديبهشت 1365) كه به جز حاج عمران، در تمام تك هاي پيش از آن، به طور كامل موفق بود، بايستي آمادگي نسبي براي مقابله با حمله عراق تدارك ديده مي شد، اما چنين نشد و عراق توانست شهر را تصرف كند. بلافاصله نيروهاي تيپ اميرالمومنين (ع) از لشكر 5 نصر ، در 28 ارديبهشت 1365 در منطقه نمه كلان بو با دشمن درگير شدند و پس از چند روز نبرد ، تيپ 21 امام رضا (ع) و لشكر 41 ثارالله (ع) در 31 ارديبهشت 1365 ارتفاعات 307، 310، 345، 330 و تپه رضاآباد از مجموعه ارتفاعات نمه كلان بو را آزاد كردند. حمله يگانهاي سپاه در اين محور با اين هدف انجام گرفت كه از استقرار عراق بر روي ارتفاعات حساس منطقه و تسلط بر تنگه كنجان چم جلوگيري كنند.

در اين درگيري ها 70 تن از نيروهاي سپاه شهيد ، 666 تن مجروح ، 133 تن مفقود و هشت تن اسير شدند. در حمله عراق و تصرف شهر نيز از نيروهاي زميني ارتش، 9 تن شهيد، 180 تن مجروح، 98 تن مفقود شده و 40 تن به اسارت دشمن در آمدند .

 

ضرورت آزاد سازي مهران

پس از اشغال مهران، ارتش عراق خود را براي تك در مناطق ديگري آماده كرد، و احتمال داده مي شد سومار و قصرشيرين نيز به دست دشمن سقوط كند كه چنين رويدادي قابل پذيرش نبود، و ضرورت داشت اين تلاش دشمن به گونه اي مقضّي خنثي شود. افزون بر اين ، حضرت امام نيز به طور مكرر مسئله شهر مهران را پي گيري مي كردند.

 

طرح مانور

پس از ساعت ها بحث و گفت و گو روي طرح مانور و راه كارهاي حمله به مواضع دشمن، سرانجام ، دو محور براي عمليات در نظر گرفته شد: 1ـ جاده ايلام ـ مهران و باغ كشاورزي، 2- جاده دهلران ـ مهران و ارتفاعات قلاويزان به طرف شهر و غرب قلاويزان. اجراي اين طرح عمليات به بيش از 30 گردان نياز داشت اما اين توان ، آماده نبود ، از سوي ديگر، به تعويق انداختن بيشتر عمليات ، ضايعات ديگري در پي داشت، لذا، طرح مانور بر اساس 30 گردان مورد توجه فرماندهان سپاه قرار گرفت، مدتي بعد ، در سمينار فرماندهان نظامي سپاه در باختران ، مانور عمليات بار ديگر مورد بررسي قرار گرفت و فرمانده سپاه نسبت به تعجيل در انجام عمليات گفت: “امام تأكيد دارند، قضيه مهران به سرعت حل شود.”

در نهايت مقرر شد به دليل كمبود نيرو و وجود استحكامات دشمن، محور باغ كشاورزي حذف شده و از محور قلاويزان و يالهاي آن تا رودخانه گاوي تلاش قوي تري انجام شود. سه مرحله براي تحقق مانور در نظر گرفته شد؛ مرحله اول، تأمين ارتفاعات قلاويزان تا روستاي امام زاده سيدحسن به عنوان مهم ترين فلش حمله كه مورد تأكيد فرماندهي كل بود و مرحله دوم ، تأمين انتهاي ارتفاعات جبل حمرين تا شيار ميگ سوخته و در امتداد آن ، و تأمين روستاهاي بهين بهروزان و هرمزآباد . مرحله سوم، تصرف خاكريز والفجر 3 كه از روستاي فرخ آباد تا زير ارتفاعات 223 قلاويزان امتداد داشت.

 

سازمان رزم

نيروي زميني سپاه به عنوان فرماندهي عمليات در منطقه حضور داشت و قرارگاه نجف نيز با شش لشكر، سه تيپ و يك گردان مستقل زرهي مأمور به آزاد سازي شهر مهران بود.

يگانهاي قرارگاه نجف عبارت بودند از:

لشكرهاي 27 حضرت رسول (ص) با هفت گردان پياده، يك گردان زرهي و يك گردان ادوات؛ 17 علي بن ابيطالب (ع) با سه گردان پياده، يك گردان زرهي (مأمور از لشكر 27) و يك گردان ادوات ؛ 41 ثارالله (ع) با شش گردان پياده و يك گردان ادوات؛ 25 كربلا با چهار گردان پياده ، يك گردان زرهي و يك گردان ادوات؛ 10 سيد الشهداء (ع) با سه گردان پياده، يك گردان زرهي و يك گردان ادوات؛ 5 نصر با سه گردان پياده و يك گردان ادوات؛ و تيپ هاي 21 امام رضا (ع) با چهار گردان پياده و يك گردان ادوات؛ 15 امام حسن (ع) با دو گردان پياده و يك گردان ادوات؛ 662 بيت المقدس با دو گردان پياده و يك گردان ادوات.

در مجموع نيروهاي سپاه با 34 گردان پياده ، 9 گردان ادوات و تيپ زرهي 39 ذوالفقار و يك گردان زرهي ، عمليات كربلاي 1 را آغاز كردند.

 

وضعيت دشمن

عراق پس از تصرف مهران، يگانهاي بيشتري را در منطقه مستقر كرد. شهر مهران و اطراف آن تحت مسئوليت لشكر 17 زرهي از سپاه دوم عراق بود، كه با تيپ هاي 443، 705 و 425 پياده از آن دفاع مي كرد. علاوه بر اين، تيپ هاي 70 زرهي ، 59 مختلط و 501 پياده در احتياط نزديك و تيپ يك كماندويي كمي عقب تر در احتياط قرار داشتند. در مجموع ، دشمن داراي 42 گردان پياده و شش گردان زرهي بود.

 

شرح عمليات

از غروب روز دوشنبه 9 تير ماه 1365 رزمندگان به سوي دشمن حركت كردند. در ميان ناباوري ، تيربارهاي دشمن به شدت كار مي كرد و منورها نيز آسمان منطقه را روشن كرده بودند. اما ساعتي بعد، مشخص شد كه اين اقدام دشمن نه از روي هوشياري نسبت به عمليات بلكه تنها به دليل يك حساسيت كاذب بوده است. پس از آن ، عمليات در حدود ساعت 30: 22 و در ميان غافل گيري دشمن  آغاز شد.

در اين حمله ، خط دشمن در اكثر محورها بدون مشكل خاصي ، شكسته شد. تنها، در محور لشكر 25 كربلا واقع در ارتفاعات قلاويزان كه استحكامات دشمن زياد بود، حركت نيروها كُند شد، با اين حال ، يك ساعت بعد، در اين محور نيز خط شكسته شد.

همزمان با شروع عمليات ، تيپ 4 لشكر 21 حمزه از نيروي زميني ارتش به همراه نيروهايي از تيپ امير المؤمنين (ع)  از لشكر 5 نصر، در محور باغ كشاورزي تظاهر به تك كرده و با اجراي آتش توپخانه و تير مستقيم ، دشمن را به خود مشغول كردند.

حمله موفق يگانها و پيشروي آنها موجب شد تا صبح عمليات ، علاوه بر هدفهاي مرحله اول، حدود يك سوم از منطقه مورد نظر نيز در مرحله دوم تصرف شود.

صبح عمليات ، تحرك حساب شده و قابل ملاحظه اي از دشمن مشاهده نشد، مسئله اي كه براي فرماندهان عملياتي غير منتظره و مشكوك به نظر مي رسيد اين بود كه تنها ، تيپ 1 كماندويي سپاه چهارم با نيروها درگير شد كه آن هم منهدم گرديد و همچنين نيروهاي احتياط عراقي در محور امام زاده سيد حسن پاتك كردند كه نيروهاي لشكر 27 حضرت رسول (ص) آن را دفع كردند.

با روشن شدن هوا، عمليات با سرعت بسيار زيادي ادامه يافت، زيرا فرماندهان يگانها با مشاهده وضعيت در صدد بر آمدند پيش از آن كه دشمن خود را باز يابد، كار را يكسره كنند. اين هوشياري و اقدام به موقع موجب شد تا پايان روز اول ، بسياري از هدف هاي مرحله دوم تصرف شود.

در شب دوم عمليات ، باقي مانده هدفهاي مرحله دوم، تصرف شد و قبل از پايان يافتن شب، رزمندگان بر قسمتي از زمين مرحله سوم نيز تسلط پيدا كردند . در جريان عمليات شب دوم، خبرهاي مختلفي از عقب نشيني دشمن در محور باغ كشاورزي ، تيپ هاي غلامي و پاسگاه دراجي مي رسيد كه فرماندهان را شگفت زده كرده بود. صبح روز دوم مشاهده شد كه بيشتر نيروهاي دشمن در اين محورها عقب نشيني كرده اند.

از صبح زود روز دوم ، عمليات در تمام محورها ادامه يافت و رزمندگان با روحيه اي مضاعف به پيشروي ادامه دادند. از محور باغ كشاورزي خبر رسيد كه دشمن با سازماني از هم گسيخته در حال عقب نشيني است. لذا رزمندگان ، با سرعت معبري از ميان ميدان مين باز كرده به كمك تعدادي از نيروهاي ارتش ، سوار بر نفربر و بدون درگيري قابل ملاحظه اي وارد باغ كشاورزي شدند و حدود 100 تن از نيروهاي پراكنده دشمن را به اسارت در آوردند. لشكر 10 سيد الشهداء (ع) نيز با حضور در پشت باغ كشاورزي تعداد ديگري از نيروهاي دشمن را اسير كرد.

افزون بر اين، رزمندگان كه در شب گذشته تا پشت ديوارهاي شهر رفته بودند، از دو محور شهر را دور زده و به سوي روستاي فرخ آباد و روستاي رستم آباد پيش روي كرده و با پاك سازي و تصرف آنها، در غرب مهران ضمن الحاق، به احداث خاكريز پرداختند. اين اقدام موجب شد، بدون درگيري ، شهر مهران محاصره شود. پس از آن، رزمندگان اسلام حوالي ظهر از چند محور وارد شهر شدند، در حالي كه دشمن قبل از آن ، شهر را تقريباً خالي كرده بود. سرانجام تا غروب آفتاب شهر به طور كامل پاكسازي شد.

عمليات در شب هاي سوم ، چهارم، پنجم و ششم نيز به منظور حضور بر روي ارتفاعات سركوب و محورهاي ديگري كه بايد تصرف مي شد و نيز تشكيل خط مناسب پدافندي ادامه يافت. از اين پس ، محورهاي پاسگاه دراجي، باغ كشاورزي، تپه هاي غلامي، فرخ آباد و به ويژه ارتفاعات قلاويزان محل درگيري رزمندگان اسلام و دشمن بودند. يگان هاي خودي تلاش فراواني براي تصرف مواضع برتر ارتفاعات قلاويزان به كار بستند. و سرانجام ، در روز ششم عمليات، لشكرهاي 27 حضرت رسول(ص) و 10 سيدالشهداء(ع) موفق شدند يال ها و قله اصلي اين ارتفاع را تصرف كنند. بدين ترتيب ، عمليات كربلاي 1 با تأمين و تصرف 100 درصد هدف هاي مورد نظر پايان يافت. آقاي رضايي، فرمانده وقت سپاه، درباره دامنه اين  پيروزي كه فراتر از هدف هاي مورد نظر بود و همچنين ، نگراني از سرنوشت عمليات ، بعدها اظهار داشت:

«در قرارگاه مركزي كه ما فرماندهان را جمع كرديم، خب، تصميم گرفتيم ديگر آقايان حركت كنند و بروند؛ يعني ما تصميم مان را اعلام كرديم، آقايان (فرماندهان از سنگر بيرون رفتند. من هنوز يك شكي ته دلم بود و نگراني داشتم. خيلي هم پيروزي ما در اينجا (مهران سال 1365) مهم بود. و اگر اينجا شكست مي خورديم ، خيلي بد مي شد. من تحليلم اين بود كه در اين صورت ، لطمه جدي به سپاه و نظام وارد خواهد شد. لذا براي اطمينان بيشتر به قرآن مجيد پناه بردم، قرآن را باز كردم اين آيه شريف آمد؛ اذن للذين يقاتلون بانهم يقاتلون ظلموا و انّ الله علي نصرهم لقدير (سوره حج آيه 39 ) كه اين انّ الله علي نصرهم لقدير را بعد از فتح مهران آدم با تمام وجود درك مي كرد، چون ما روي كمبود نيرو و كمبود مهمات بحث مي كرديم اما آيه شريفه مي گفت، خداي متعال كه به شما اذن مقاتله داده (است) ، توانست كه شما را پيروز كند؛ كنايه از اين كه اين صحبت ها كه از ناتواني مي شود را مثلاً ادامه ندهيد. خداي متعال كه گفته بجنگيد، اين توانايي را هم دارد كه شما را موفق كند. اتفاقاً ، در عمليات اصلاً ترمز پيروزي بريده بود! و علاوه بر هدف هاي مورد نظر ، روي ارتفاع قلاويزان كه خارج از طرح مانور بود نيز، پيشروي كرديم و اين بيانگر عنايت الهي بود . اين ضربه ، خيلي ضربه مؤثري شد. يعني تقريباً پس از آن ، عراق متوقف شد و اگر ما مهران را آزاد نمي كرديم ، احتمالاً عراق حمله خود به فاو را عملي مي ساخت. مهران در شرايط بعد از پيروزي فاو، يك مفهوم سياسي ، رواني و يك مفهوم نظامي برجسته اي پيدا كرده بود، در حالي كه قبل از فتح فاو، اصلاً چنين ويژگي هايي را نداشت. يك سري موقعيت ها در مهران دست به دست هم داده بود كه پيروزي و يا شكست در آنجا ، به تبعات و آثار سياسي ـ نظامي بزرگي منجر مي شد.»

در عمليات كربلا 1 (تا 16 تير 1365) حدود 70 تن از رزمندگان اسلام شهيد، و 4500 تن از آنها مجروح شدند . بيشترين تلفات مربوط به لشكرهاي 27 حضرت رسول (ص) و 41 ثار الله بود. مطابق نظر كارشناسان اطلاعاتي سپاه، در اين عمليات بيش از 3400 تن از نيروهاي دشمن نيز اسير و مفقود شدند. از كشته ها و مجروحان دشمن آماري در دست نيست.

 

حفظ دور تك تا عمليات بزرگ

حملات عراق در چارچوب دفاع متحرك و مقابله ايران با اين حملات ، وضعيتي را پديد آورد كه فرماندهان و يگانهاي خودي به ناچار حدود چهار ماه وقت خود را مصروف آن كردند. در بيشتر سالهاي قبل در اين فصل، جبهه جنگ در حالت ركود به سر مي برد، اما اقدام عراق و همچنين ، عزم فرماندهان بر جلوگيري از ركود جبهه ها و انجام عمليات پياپي و موفق در سرتاسر جبهه هاي نبرد، شرايط جديدي را در بهار و ماه نخست تابستان سال 1365 به وجود آورد. با پايان عمليات كربلاي 1، نزديك به دو ماه درگيري فروكش كرد و يگانها توان از دست رفته را باز يافتند و پس از آن، دور جديد حملات خود را آغاز كردند. فرماندهي سپاه تا آماده شدن عمليات بزرگ در زمستان سال 1365 ، چند عمليات را در دستور كار قرار داد. مهم ترين آنها، عمليات كربلاي 3 در خليج فارس بود كه در نوع خود بي نظير و يك اقدام منحصر به فرد، به شمار مي رفت. تصرف اسكله العميه در شمال خليج فارس با تعدادي غواص و چند قايق معمولي، انگيزه و خلاقيت پايان ناپذير سپاه و بسيج را نشان مي داد. پيچيدگي ، ظرافت و نيز خطر پذيري اين عمليات بسيار زياد بود.