عمليات والفجر 3(سه)
عمليات والفجر 3 در منطقه مهران حدفاصل جنوب كاني سخت تا ارتفاع قلعه آويزان واقع در شرق مهران انجام شد. منطقه مورد نظر شامل ارتفاعات زالو آب نمكلان بو، پاسگاه دراجي تا فرخ آباد و ارتفاع قلعه آويزان تا قله 175 به دو بخش شمال و جنوب تقسيم مي شود و در جريان عمليات تركيبي از يگان هاي ارتش و سپاه در قالب دو قرارگاه فرعي فتح 1و2 و تحت امر قرارگاه نجف شامل 9 يگان، در اين دو بخش مستقر شدند. در اين عمليات چهارلشكر و دو تيپ از سپاه پاسداران و يك لشكر ، يك تيپ و يك گردان از نيروي زميني ارتش شركت داشتند.
عمليات والفجر 3 در 7 مرداد 1362 (هشت روز پس از عمليات والفجر 2) آغاز شد در محور فتح 1، ارتفاع نمكلان بو و تپه هاي اطراف آن به سرعت تصرف شد. تيپ 21 امام رضا(ع) نيز توانست خيلي سريع نيروهاي دشمن در شرق رودخانه كنجانچم را منهدم كند. ارتفاعات زالو آب (كله قندي) كه از اهميت بيشتري برخوردار بودند، مورد حمله لشكر نصر قرار گرفته و بخش هايي از آن تصرف شد، اما قله اصلي در دست دشمن باقي ماند.
در محور فتح 2 با آن كه نيروها توانستند در ابتداي حمله، موفقيت هايي را به دست آورند، اما نشكستن خط در يكي از راهكار، عمليات الحاق با مشكل مواجه ساخت، لذا نيروها كمي عقب تر از هدف تعيين شده خط دفاعي تشكيل دادند.
عدم تصرف قله اصلي ارتفاع زالو آب و مقاومت عراقي هاي محاصره شده دشمن را وادار كرد كه تلاش زيادي براي الحاق با اين نيروها و شكست كل عمليات به عمل آورد، اما تمام اين تلاش ها ناكام ماند و اين در حالي بود كه دشمن پس از مواجه شدن با حمله سمت مهران، با فشار خود را بر منطقه عمليات والفجر 2 كاهش داد و توان زيادي را براي مقابله با جبهه خودي در اين محور به كار گرفت. به ويژه حملات نيروي هوايي عراق فشار بيشتري را بر منطقه وارد كرد و به لحاظ عدم وجود دفاع ضدهوايي موثر، حتي خودروها بروي جاده به وسيله هواپيماهاي مجهز به مسلسل مورد حمله قرار مي گرفتند. جبهه خودي براي كاهش فشار تصميم گرفت اميد دشمن را از امكان الحاق با قله كله قندي قطع نمايد. از اين رو تصرف ارتفاع مزبور تثبيت دستاوردهاي عمليات را تضمين كرد و عراق به تلاش هاي خود پايان داد و نيروها به بيشتر هدف هاي خود است يافتند.
انجام عمليات در غرب و شمال
پس از عمليات والفجر مقدماتي، بار ديگر شرايط پس از رمضان بامسائل خاص خود مطرح شد و به نظر مي رسيد كه با افزايش توانايي هاي نظامي دشمن بدون تغييرات اساسي در شيوه نبرد ادامه جنگ مشكل خواهد بود از اين رو تا رسيدن به آن نقطه لازم بود روند عمليات ادامه يافته تا از ركود جبهه به مدت زياد جلوگيري شود ضمن آنكه با تغيير فصل نيروهاي كافي به جبهه نمي آمد. بنابراين بايستي عمليات فصل بهار و تابستان به گونه اي طرح ريزي مي شدند كه به نيرو كمتري نياز باشد بدين ترتيب پس از بحث و بررسي مناطق مختلف مقرر شد عمليات هاي والفجر 2،3 و 4 انجام شود مهمترين مسئله اي كه در اين عمليات ها مورد نظر بود به كارگيري نيروي اندك دادن تلفات كم و جلوگيري از وارد شدن ضربه اساسي به توان يگان ها و تضمين موفقيت عمليات بود16
آب و هواي منطقه منطقه جنوب به دليل گرماي طاقت فرسا براي عمليات مساعد نبود بنابراين هدف هاي محدودي كه بيشتر در مناطق غرب و شمال كشور قرار داشتند براي عمليات انتخاب شدند منطقه پيرانشهر با هدف تصرف پادگان حاج عمران تاتنگه دربند، منطقه سردشت به منظور پاك سازي وسيع ضد انقلاب منطقه دهانه شيلر با هدف پيوند ميان خط دفاعي بر روي ارتفاعات بشكان – كركس و چندان ارتفاع ديگر و منطقه مهران با هدف تصرف ارتفاعات جنوب كاني سخت تا قلعه آويزان و خارج كردن شهر مهران از محاصره دشمن و امكان تردد از جاده دهلران – مهران 17 هر يك از اين مناطق به وسيله قرارگاه هاي تابعه مورد شناسايي و برآورد نيرو قرار گرفتند و جمع بندي هر كدام به قرارگاه خاتم ارائه شد از سوي ديگر در شمال خيلج فارس نيز دو هدف مورد بررسي قرار گرفت يكي تصرف اسكله هاي البكر و العميه و ديگري عبور از اروند رود و انهدام تجهيزات دشمن در دهانه شهر بندري فاو بود كه پس از بحث و بررسي مورد تصويب قرار نگرفت از مهمترين دلايل عدم موافقت با اين دو هدف يكي سياست كشور مبني بر عدم سرايت جنگ به حوزه خليج و ديگري احتمال هوشياري دشمن نسبت به طراحي عمليات در شرق بصره بود زيرا تحرك ايذايي در فاو موجب توجه بيشتر دشمن به جبهه جنوب و آن محور شد بدين ترتيب در ميان مناطق مورد بررسي در شمال و غرب منطقه پيرانشهر براي عمليات والفجر 2 منطقه مهران براي عمليات والفجر 3 و منطقه پنجوين براي عمليات والفجر 4 انتخاب شدند.