عمليات بزرگ زمستاني ييت المقدس
مقدمه
عمليات نصر 8 و تصرف ارتفاع گرده رش در غرب رودخانه قلعه چولان، سرپل و زمينه مناسبي را براي انجام عمليات بيت المقدس 2 فراهم ساخت. مي توان گفت، بدون انجام آن عمليات ، طرح ريزي براي عمليات بيت المقدس 2 ميسر نبود. اين عمليات در شرايط جوّي نامناسب بايستي انجام مي شد. به علاوه ، از نظر وضعيت زمين، عقبه، انطباق روحيه فرماندهان و رزمندگان با محيط شمال غرب و مسائلي از اين دست، خلاء و كمبودهاي اساسي وجود داشت.
اهداف و طرح مانور
منطقه عملياتي بيت المقدس 2 در شمال سليمانيه قرار داشت و شامل منطقه عمومي دشت هرمدان و ارتفاعات ويولان ، گوجار، قميش، دولبشك، الاغلو و ارتفاع آمدين مي شد. اين عمليات به منظور پيشروي به سمت جنوب و غرب منطقه عملياتي و با هدف كنترل شهر سليمانيه و نزديك شدن به سد دوكان در منطقه قلعه ديزه طرح ريزي شد. اين اهداف در چند مرحله تحقق مي يافت. در مرحله اول، بايد ارتفاعات ويولان، دشت هرمدان، يالهاي ابتداي ارتفاع گوجار و يالهاي مقابل اين ارتفاع كه بر ارتفاع و تنگه الاغلو تسلط داشت، و نيز ارتفاعات الاغلو ، قميش و دولبشك به همراه تنگه دولبشك ـ الاغلو تصرف مي شد. در مرحله دوم ، بنا به وضعيت موجود، نيروها بايستي به طرف ارتفاعات موكبه و قيوان پيشروي مي كردند و سپس در مرحله سوم، عمليات به سمت سد دوكان ادامه مي يافت. البته، مراحل دوم و سوم عمليات ، در صورتي انجام مي شد كه وضعيت دشمن و زمان بندي دست يابي به اهداف مرحله اول، طبق برنامه تعيين شده پيش مي رفت و خللي در آن ايجاد نمي شد.
سازمان رزم
وضع خاص جغرافيايي منطقه عملياتي و وجود رودخانه قلعه چولان ميان ارتفاع آمدين و ارتفاعات دولبشك ، الاغلو و قميش، عملاً منطقه عمليات را به دو محور جداگانه تقسيم مي كرد، به همين دليل، جهت آماده سازي و انجام عمليات در منطقه، دو قرارگاه در نظر گرفته شدند. علاوه بر اين، كثرت يگانهاي عمل كننده ايجاب مي كرد ، تا هدايت عمليات به طور جداگانه به عهده دو فرمانده و دو قرارگاه گذاشته شود. بنابراين قرارگاه هاي نجف و قدس براي آماده سازي و انجام عمليات بيت المقدس 2 انتخاب شدند. قرارگاه نجف در محور قميش و قرارگاه قدس در محور آمدين، اقدامات خود را آغاز كردند.
در محور آمدين، قرارگاه قدس با استعداد 47 گردان و با يگان هاي زير كار شناسايي و آماده سازي منطقه را آغاز كرد؛
لشكرهاي 10 سيد الشهداء(ع) با 15 گردان؛ 27 حضرت رسول (ص) با هشت گردان؛ 31 عاشورا با هشت گردان؛ 32 انصار الحسين با هفت گردان؛ 52 قدس با پنج گردان ؛ 57 حضرت ابوالفضل (ع) با چهار گردان و تيپ زرهي 20 رمضان با دو گروهان تانك خشايار.
در محور قميش نيز، قرارگاه نجف با استعداد 57 گردان و با تركيبي از يگانهاي زير اقدامات شناسايي و آماده سازي منطقه را آغاز كرد؛
لشكرهاي 5 نصر با 12 گردان؛ 6 پاسداران با شش گردان؛ 21 امام رضا (ع) با 10 گردان؛ 55 شهدا، با شش گردان و تيپ هاي 12 قائم (عج) با پنج گردان؛ 18 الغدير با پنج گردان؛ 35 امام حسن (ع) با هشت گردان؛ 48 فتح با پنج گردان.
در مجموع ، استعداد دو قرارگاه با حضور 15 يگان به 104 گردان رسيد كه با توجه به محورهاي عمليات، مأموريت هر يك از قرارگاهها و يگانها تعيين شد.
هم زمان با تعيين مأموريت يگانها و بررسي جزئيات بيشتر طرح مانور، يگانها ، كار شناسايي وضعيت دشمن در منطقه و آماده سازي منطقه و نيروها را آغاز كردند. اگر چه آماده سازي منطقه و حضور نيروها در محورهاي عمليات به دليل شرايط سخت منطقه به آهستگي صورت مي گرفت و شرايط مطلوب فراهم نشده بود، اما با وجود مشكلات فراوان ، يگانها در 25 دي 1366 آماده انجام عمليات شدند.
شرح عمليات
عمليات بيت المقدس 2 در ساعت 15: 1 نيمه شب جمعه 25 دي 1366 با رمز يا زهرا آغاز شد. در اين عمليات ابتدا يگانهاي قرارگاه نجف و سپس قرارگاه قدس در سه محور ويولان، دشت عمومي هرمدان و ارتفاع مهم قميش به مواضع دشمن حمله كردند. قرارگاه قدس در محور آمدين با لشكر 32 انصار الحسين (ع)، براي تصرف يالهاي انتهايي ارتفاع قميش وارد عمل شد. در اين محور ، قرار بود، پس از تصرف يالهاي قميش، يگانهاي بعدي روي ارتفاع آمدين عمل كنند، اما به دليل پيچيدگي و استحكام مواضع دشمن در اين بخش، نيروها موفق به تصرف خطوط دشمن در يالهاي ارتفاع قميش و ابتداي آمدين نشدند و انجام آن به شب بعد موكول شد. در اين حال، با شروع درگيري در نقاط ديگر عمليات ، نيروهاي خودي با وجود سرماي شديد، صعب العبور بودن مسيرهاي تعيين شده و طولاني بودن آنها، موفق شدند منطقه و سنگرهاي دشمن را تصرف كنند. در اين ميان ، مشكل عمده بر روي ارتفاع قميش در محور مربوط به لشكر 31 عاشورا بود؛ اين يگان به دليل عدم شناسايي كافي و خستگي مفرط نيروها، ابتدا نتوانست اهداف خود را به طور كامل تأمين كند، اما پس از چند ساعت تأخير ، با استفاده از راه كار لشكر سيد الشهداء (ع) ، مواضع دشمن را تصرف كرد. در محور ديگر عمليات ، لشكر 6 پاسداران توانست نيمي از ارتفاع ويولان را تصرف كند. مشكل اصلي در عدم تصرف كامل اين ارتفاع و نقاط ديگر، عدم توان نيروهاي خودي در عبور از پوشش سنگين برف در ارتفاعات بود. به هر صورت، تا ساعت 9 صبح، دشت عمومي هرمدان با تلاش بسيار، توسط لشكر 5 نصر ، تيپ 35 امام حسن (ع) و تيپ 18 الغدير به كلي پاك سازي شد و ارتفاع قميش در محور لشكر 10 نيز به طور كامل به دست رزمندگان افتاد. در محدوده لشكر 31 عاشورا، تصرف كامل قله اصلي ارتفاع، و الحاق كامل با يگانهاي هم جوار انجام نگرفت. لشكر انصار نيز توانست يالهاي ارتفاع قميش را به طور كامل تصرف كرده و در پايين يالهاي آن مستقر شود.
با روشن شدن هوا، جبهه خودي در پي اقدام شجاعانه و مدبرانه قرارگاه نجف براي ورود به تنگه قميش و پشت سرگذاران مواضع دشمن، در يك خيز حساب شده از درگيري هاي پراكنده و از دست دادن زمان فارغ شده و با حضور نيروهاي خودي در درون تنگه ، پشت ارتفاع قميش ، مواضع دشمن از سمت دهكده متزلزل شد. از سوي ديگر، با اين اقدام نيروهاي دشمن از ارتفاعات گوجار و گلاله فرار كردند، كه به دليل سرماي شديد، تعدادي از آنها در ميان برف ها يخ زدند؛ و
بيش از 250 تن نيز پس از سرازير شدن از گوجار در سمت گورده به اسارت نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق در آمدند. در اين حال ، لشكر 31 عاشورا نيز قبل از ورود قرارگاه نجف به داخل تنگه، موفق شد قلّه اصلي ارتفاع قميش را تصرف كند. و به اين ترتيب ، جبهه خودي در پايان روز اول عمليات توانست درون تنگه قميش مابين دو ارتفاع دولبشك و الاغلو بود، تأمين مهمي براي جلوگيري از تعرض احتمالي دشمن به شمار مي رفت.
در مجموع ، با استقرار نيروهاي خودي در نقاط ياد شده، دشمن در روز نخست عمليات تحرك خاصي از خود نشان نداد و با احساس خطر از حضور لشكر 10 سيد الشهداء(ع) مواضع خود را در پوزة ارتفاع قميش تقويت كرد. در اين جبهه به دليل حساسيت خاصي كه وجود داشت، دشمن تا پايان روز چندين بار اقدام به پاتك كرد، اما لشكر 10 سيد الشهداء(ع) با وجود كمبود مهمات و مشكلات تدارك رساني به خط ، توانست حملات دشمن را دفع كند. علاوه بر اين، دشمن در محدوده لشكر 32 انصار الحسين (ع) نيز تحركاتي از خود نشان داد كه با واكنش از سوي نيروهاي اين لشكر ، دفع شد.
در شب دوم و در ادامه مرحله اول عمليات، لشكرهاي 5 نصر و 31 عاشورا خود را از درون تنگه جلو كشيده و بر روي تپه يال گوجار، نرسيده به تنگه الاغلو، مستقر شدند. در اين مرحله ، قرارگاه نجف به دليل دور بودن مسير و مسدود شدن جاده كه در اثر نقل و انتقال نيروها به وجود آمده بود، آمادگي لازم را براي ادامه عمليات كسب نكرد. قرارگاه قدس نيز به دليل عدم آمادگي لشكر سيد الشهداء(ع) و تأخير در رسيدن نيروهاي اين لشكر به منطقه ـ كه تا ساعت 4 صبح به طول انجاميد ـ موفق به ادامه عمليات در شب دوم نشد.
قرارگاه قدس علاوه بر تصرف ارتفاع قميش ، تسلط بر ارتفاع آمدين را نيز بر عهده داشت، در اين محور لشكرهاي 27 حضرت رسول(ص) ، 52 قدس و 57 حضرت ابوالفضل (ع) گردان هاي خود را تا جلوي شهر ماووت آورده بودند، تا پس از شكستن خط آمدين به دست نيروهاي لشكر 32 انصار الحسين(ع) ، بر روي اين ارتفاع و نيز ارتفاع باش قلعه در انتهاي سمت راست ارتفاع آمدين وارد عمل شوند اما لشكر انصار الحسين (ع) موفق به شكستن كامل خط نشد و حداكثر در دو نقطه موفق شد خط را بشكند.
به اين ترتيب ، لشكر 32 انصار الحسين (ع) به دليل باقي ماندن نيروهاي دشمن در خط اول و عدم پاكسازي كامل اين خط و نيز تهديد اين يگان از پشت، مجبور شد به مواضع اوليه خود باز گردد. بنابراين ، سه لشكر ياد شده كه منتظر نتيجه كار لشكر انصار الحسين (ع) بودند، بر اثر آتش دشمن، متحمل چند شهيد و مجروح شدند و نيروهاي خود را به عقب باز گرداندند. اين وضع ادامة عمليات در محور آمدين را منتفي كرد، زيرا با توجه به هدف اصلي عمليات (تصرف ارتفاعات دولبشك و الاغلو و سپس تصرف ارتفاعات موكبه و قيوان) ادامه آن از اين سمت باعث تجزيه و كاهش توان نيروهاي خودي مي شد. لذا، در اين شب تنها لشكر 6 پاسداران وارد عمل شد و باقي مانده ارتفاع ويولان را نيز به تصرف خود در آورد.
پس از رفع مشكلاتي از قبيل عدم آمادگي و ناهماهنگي يگانها كه در شب دوم عمليات وجود داشت، در شب سوم عمليات ، لشكرهاي 5، 10و 31 با آمادگي بيشتري وارد عمل شدند. لشكر10 سيد الشهداء (ع) در ابتداي عمليات و قبل از صعود به ارتفاع دولبشك، تعداد زيادي از نيروهاي دشمن را در ابتداي تنگة دولبشك رو به روي خود ديد، ولي موفق شد بخش عمده اي از آنها را منهدم كند. اما همين مسئله زمان مناسب را از اين يگان گرفت و باعث تحليل نيروهاي عمل كننده شد، در نتيجه لشكر 10 سيد الشهداء (ع) نتوانست به قله اصلي ارتفاع الاغلو رسيده و نيمي از بخش جنوبي اين ارتفاع را نيز تصرف كند. تأمين جناح لشكر عاشورا نيز به عهده لشكر نصر بود. اين يگان توانست با استفاده از عدم حضور جدي دشمن و خالي بودن زمين منطقه از موانع، خود را تا انتهاي يال گوجار برساند. در اين هنگام، علاوه بر فشارهاي دشمن و سرماي شديد ، يگانهاي شركت كننده در عمليات ، به ويژه يگانهاي قرارگاه نجف كه در عمق منطقه نفوذ كرده بودند، دچار يك مشكل اساسي شده بودند و آن عدم وجود جاده براي پشتيباني نيروها بود. لشكر 31 عاشورا نسبت به يگانهاي ديگر ، از اين ناحيه ، بيشتر دچار از هم گسيختگي در خط و عقبه شد.
تا ظهر روز سوم عمليات، وضع خط ـ همان گونه كه ذكر شدـ در جهت پيشروي و توسعه مواضع به دست آمده بود و با توجه به حضور لشكر 31 عاشورا بر قسمت اعظم ارتفاع الاغلو ، فرماندهي عمليات در اين انديشه بود كه با انجام حركتي دَوراني ، از ارتفاع الاغلو به سمت تنگه دولبشك ، عقبه نيروهاي دشمن را مسدود كند. اما ساعتي بعد دشمن با توان قابل ملاحظه اي به مواضع لشكر 31 عاشورا حمله كرد و در مدت كوتاهي تمام ارتفاع الاغلو را باز پس گرفت. در پي اين اقدام ، 400 تن از نيروهاي لشكر نصر كه بر روي انتهاي يال گوجار مستقر بودند به محاصره دشمن در آمدند. اين وضعيت باعث اضطراب در اردوگاه خودي شد. متعاقب اين مسئله، سعي شد با هماهنگي نيروهاي طالباني، نيروهاي محاصره شده به منطقه اي در داخل عراق منتقل شوند. اما با تاريك شدن هوا، قائم مقام لشكر ، نيروها را از سينه كش ارتفاع به عقب باز گرداند و جبهه خودي را از يك حادثه و تهديد جدي رهانيد.
با بروز اين حادثه، پايان سريع تر معضل ارتفاعات الاغلو و دولبشك ضرورت يافت. از سوي ديگر ، عقبه نامناسب و جاده بسيار ناهنجار گرده رش براي پشتيباني يگانهاي عمل كننده، در تحقق اهداف عمليات مشكلاتي به وجود آورده بود. با گذشت چند روز از عمليات و حساس تر شدن دشمن نسبت به جهت حمله نيروهاي خودي، يگانهاي بيشتري از دشمن وارد منطقه شدند. در مقابل، توان نيروهاي خودي به طور محسوسي بر اثر بارش برف سنگين و سرما كاهش يافته بود، و عقبه هاي موجود نيز پاسخ گوي تدارك و پشتيباني هاي لازم براي ادامه عمليات نبودند. با وجود اين شرايط ، تنها يك نقطه اميد باقي مانده بود و آن عبور از ارتفاعات بود. زيرا تا اين زمان دشمن دچار سردرگمي بوده و نتوانسته بود خطوط و استحكامات لازم را بر روي ارتفاعات ايجاد كند، لذا ، اين اعتقاد وجود داشت كه تا جبهه موجود بسته نشده است، بايد به سرعت از اين ارتفاعات عبور كرد. نكته ديگر اين كه ، هنوز براي توان موجود دشمن حسابي باز نشده بود، از اين رو، لذا با توجه به شرايط موجود، تصميم گرفته شد در شب چهارم يك بار ديگر به ارتفاعات الاغلو و دولبشك و يالهاي گوجار حمله شود.
در اين شب، در پي عقب نشيني قبلي لشكر عاشورا از ارتفاع الاغلو ، قرارگاه نجف به تيپ 48 فتح دستور داد تا بار ديگر به مواضع دشمن در روي اين ارتفاع حمله كند. در عصر همان روز ، تيپ 48 اقدام به پيشروي كرد و تا روي قله اصلي ارتفاع الاغلو پيش رفت. تيپ 12 قائم نيز در اين شب مأموريت داشت از ابتداي دهانه تنگه الاغلو به سمت تنگه دولبشك حركت كند و با زدن خاكريزي در دهانه تنگة دولبشك ، خط خودي را علاوه بر ارتفاع الاغلو به سمت جلوي تنگه گسترش دهد. اما با وجود تمام تدابير به كار رفته شده، اين يگان موفق به تثبيت خط نشد و صبح فردا خبر عقب نشيني خود را، به اطلاع قرارگاه مركزي رساند. تيپ 48 فتح كه تا نزديك ظهر ارتفاع الاغلو را در دست داشت، بر اثر حمله دشمن و مشكلات خاصي كه وجود داشت، به عقب باز گشت و براي دومين بار ، تصرف ارتفاع الاغلو ناكام ماند. لشكر 10 سيد الشهداء(ع) نيز در نيمه شب چهارم مورد حمله دشمن قرار گرفت ولي موفق به دفع آن شد.
در پي بروز اين حوادث كه دور از انتظار بود، خوشبيني نسبت به توسعه عمليات تا ارتفاعات موكبه و قيوان كه از بعدازظهر روز دوم در انديشه فرماندهي عمليات مشاهده مي شد، دچار ترديد و ابهام شد و عدم تصرف كامل دو ارتفاع الاغلو و دولبشك كه براي ادامة عمليات نقش كليدي داشتند، كم كم اين تصور را ايجاد كرد كه راه كارهاي عمليات بزرگ در اين محور بسته شده است. نكته ديگر، وضعيت خاص يگانها بود كه بر اثر بارش برف سنگين و سرماي شديد و بسته شدن جادة گرده رش (تنها جادة تداركاتي منطقه) به وجود آمده بود. وضعيت نامناسب زمين منطقه و عدم وجود عقبه هاي مناسب براي استراحت نيروها از جمله عوامل ديگري بودند كه در عدم موفقيت عمليات نقش اساسي داشتند. درباره شرايط نامناسب عمليات برادر شوشتري ، فرمانده قرارگاه نجف به برادر محسن رضايي گفت:
«بچه ها تو زمين خيس و گلي خوابيده بودند، صورت گلي ، لباس گلي و … ولي روحيه ها خوب است.»
برادر فضلي فرمانده لشكر 10 سيد الشهداء (ع) نيز گفت:
«جنگ اينجا دوتاست؛ يك جَو ، كه بچه ها (حسابي) خيس شده اند، ديگه توان برايشان نمانده و يكي ديگر… »
وضع جاده ها نيز بسيار وخيم بود. براي نمونه . نيروها، مسير چهار كيلومتري جادة گرده رش را به دليل پيچ ها، شيب بسيار تند، عرض كم و .. با خودروهاي تويوتا كه از استحكام ، قدرت و سرعت قابل توجهي برخوردار بودند در پنج تا شش ساعت مي پيمودند . علاوه بر اين ، كافي نبودن نيروها براي حمله دوباره ، به دليل نبود عقبه و عدم شناسايي مواضع دشمن ، حمله مجدد به ارتفاعات الاغلو و دولبشك را 48 ساعت به تأخير انداخت.
همانگونه كه گفته شد، تصرف اين ارتفاع براي ادامه عمليات امري حياتي بود، به همين دليل، براي ادامه عمليات ابتدا قرار شد شب ششم انتخاب شود، اما به دليل عدم آمادگي كامل يگان ها، عمليات يك شب ديگر به تأخير افتاد.
براي انجام مرحله سوم دو نظريه وجود داشت: قرارگاه قدس معتقد بود، بايد توان لازم ايجاد شود و حمله بعدي با توان و قدرت بيشتري صورت گيرد تا مسئله ارتفاعات دولبشك و الاغلو به كلي حل شود. در مقابل، قرارگاه نجف اعتقاد داشت، در صورت حمله نكردن و تأخير بيشتر ، دشمن خود را باز يافته و به ايجاد موانع و استحكامات پدافندي دست مي زند، كه در اين صورت ، ادامة عمليات با كسب توان بيشتر نيز امكان پذير نخواهد بود.
در اين حال، فرماندهي كل راه حل ميانه اي را پيشنهاد كرد كه تا حدودي نظريه دو قرارگاه را تأمين مي كرد. ايشان معتقد بود كه هم بايد با قدرت بيشتر حمله كرد و هم براي حمله، يك هفته فرصت وجود دارد. در هر صورت، تمايل فرماندهي كل بيشتر متوجه نظريه قرارگاه نجف بود.
با توجه به مباحث مطرح شده ، ادامة عمليات در روز ششم بار ديگر تا آستانة لغو شدن پيش رفت و در حالي كه تصور مي شد، عمليات يك شب ديگر نيز به تعويق خواهد افتاد، در شب هفتم براي حمله جديد طرحي ارائه شد كه طي آن قرار شد، قرارگاه قدس با لشكر 27 حضرت رسول (ص) به ارتفاع دولبشك و تنگه متصل به آن حمله كند. سپس لشكر 52 قدس در روز بعد، عمليات را تا انتهاي ارتفاع ادامه دهد. لشكر 57 نيز مي بايست يال سمت چپ ارتفاع الاغلو را تصرف مي كرد. با اين مانور، محورهاي پيشروي دو قرارگاه تغيير يافت و سمت چپ ارتفاع الاغلو و تنگة آن به قرارگاه قدس واگذار شد. در اين مرحله از عمليات ، قرارگاه نجف مأموريت داشت ، با لشكر 31 عاشورا، ابتداي ارتفاع الاغلو تا قله اصلي آن را تأمين كند و لشكر 5 نصر و تيپ 35 اما حسن (ع) نيز يالهاي ارتفاع گوجار را كه تهديدي براي تنگه الاغلو محسوب مي شدند، تصرف كنند. لشكر 21 امام رضا (ع) نيز به عنوان احتياط قرارگاه موظف بود. مأموريت لشكر 31 عاشورا را تا انتهاي ارتفاع ادامه دهد.
شرح عمليات شب هفتم
كليه يگانهاي مورد نظر آماده عمليات شدند. درگيري از ساعت 15 : 13 بامداد آغاز شد. لشكر 5 نصر در ابتداي درگيري ، موفق به پاكسازي دهانه تنگه الاغلو شد و پيشروي خود را به داخل تنگه آغاز كرد. لشكر 57 ابوالفضل (ع) نيز با سرعت غير قابل وصفي ، جلوتر از ساير يگانها بر روي يالهاي سمت چپ ارتفاع الاغلو پيشروي كرده و به موازات قله اصلي اين ارتفاع، بر روي يالها مستقر شد. لشكر عاشورا پس از چهار تا پنج ساعت تلاش مداوم، موفق شد، مقاومت دشمن را شكسته با دور زدن آنها، بر روي قله اصلي ارتفاع و قله پايين تر آن مستقر شود. تيپ 35 اما حسن (ع) نيز بر روي يال پايين ارتفاع گوجار استقرار يافت. و بالاخره ، لشكر 27 حضرت رسول (ص) نزديك صبح توانست خط را در دهانه تنگه الاغلو وصل كند.
در مجموع ، عمليات يگانها در شب هفتم تا حدودي مطلوب بود. بر همين اساس، فرماندهي عمليات تلاش مي كرد، ضمن حفظ مواضع تصرف شده تا پايان روز. در شب هشتم، ابتدا ارتفاع الاغلو به طور كامل پاك سازي شود و سپس يكي از يگانها ارتفاع دولبشك را از طرف عقبة آن دور بزند اما ساعت 55: 9 دقيقه صبح از قرارگاه نجف خبر رسيد كه لشكر عاشورا بر اثر حمله دشمن، مجبور به عقب نشيني شده است، در اين شرايط ، لشكر 5 نيز مجبور شد به ابتداي تنگه عقب نشيني كند و لشكر 57 ابوالفضل (ع) نيز از يال الاغلو عقب كشيد. تنها. تيپ 35 امام حسن (ع) بر بالاي گوجار باقي ماند. اين يگان در شب بعد به همراه تيپ 12 قائم به باقي مانده مواضع دشمن حمله كردند، اما نتوانست تمام آنها را پاك سازي كنند. سرانجام ، اين حركت نيز در شب بعد ناكام ماند و دشمن توانست اين دو يگان را نيز از يالهاي مشرف بر تنگه الاغلو عقب براند. در اين وضعيت فرماندهي در اصرار به ادامه حمله تجديد نظر كرد. لذا، عمليات متوقف شد تا در فرصت مناسب، عقبه ها و جاده هاي مورد نياز عمليات آماده شوند. در مجموع ، ناكامي يگانهاي عمل كننده را در آخرين مرحله عمليات ، مي توان اين چنين بر شمرد:
1ـ زمان كم ، براي آمادگي يگانها و پاي كار آمدن گردانهاي بيشتر و شناسايي كامل تر؛ 2ـ زمان كم كه موجب شد، ادوات مورد نياز پاي كار نرسند؛ 3ـ نداشتن جاده براي رسيدن امكانات و نيرو در زمان مورد نظر؛ 4ـ عدم وجود استحكامات بر روي ارتفاع الاغلو؛ 5ـ عدم وجود آتش پشتيباني ؛ 6ـ پي بردن دشمن به فلش هاي حمله خودي؛ 7ـ حضور دو تيپ از لشكر گارد جمهوري عراق.
پس از توقف عمليات در شب هفتم ، برنامه ريزي براي ادامه عمليات در منطقه شمال سليمانيه با جديت بيشتري پي گيري شد. پس از بحث هاي بسيار، سرانجام منطقة عمومي حلبچه و سد دربنديخان براي ادامه عمليات در شمال غرب، مناسب تشخيص داده شد و در اسفند ماه 1366 عمليات والفجر 10 در اين منطقه صورت گرفت كه تمام اهداف مورد نظر به دست آمد.
وضعيت آب و هوا و زمين عوامل اصلي كاهش توان نيروها
كاهش توان نيروهاي خودي مؤثرترين عامل در عدم دست يابي يگانها به اهداف عمليات بود. اين موضوع به شدت تحت تأثير دو عامل وضعيت آب و هوا و زمين قرار داشت. بارش برف سنگين ، سرماي شديد . عدم وجود جاده هاي مواصلاتي و … توان نيروها را بسيار كاهش داده و باعث عدم كارآيي آنان شده بود. يگانها براي رسيدن به مواضع دشمن مي بايست مسيرهاي طولاني را طي كرده و گاهي (مانند لشكرهاي سيد الشهداء (ع) و عاشورا) يك شب زودتر نيروهاي خود را نزديك هدف مورد نظر مستقر مي كردند. نيروها ، بيشتر مي بايست مسيرهاي مملو از برف را شش تا هشت ساعت مي پيمودند. در پاره اي از نقاط تراكم برف به اندازه اي زياد بود كه افراد تا زانو و كمر در آن فرو مي رفتند. اين وضعيت موجب كندي بسيار و خستگي مفرط نيروها مي شد. در چنين اوضاعي ، رزمندگان پس از طي مسيرهاي طولاني كه از غروب آفتاب تا ساعت يك و دو نيمه شب به طول مي انجاميد، مي بايست به دشمن تك كرده و در بدترين شرايط شروع به درگيري مي كردند. در اين حالت، نيروها پس از يك راهپيمايي طولاني بر روي ارتفاعات پر از برف در برخي موارد حتي قدرت چكاندن ماشه اسلحه ها را نيز نداشتند. در چنين وضعيتي يگانها توان اصلي خود را براي غلبه بر وضعيت آب و هوا و زمين از دست دادند و در نتيجه در تعرض به دشمن و سرعت بخشيدن به عمليات كندي محسوسي ايجاد شد.