وصيت نامه شهيد حاج محمد ابراهيم همت

فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله (ص)

بسم الله الرحمن الرحيم

هر چه داريم ، از شهدا داريم و انقلاب حاصل خون شهيدان است.

به تاريخ 19/10/59 شمسي، ساعت 10/10 دقيقه شب، چند سطري وصيت نامه مي نويسم:

هر شب ستاره اي به زمين مكشند و باز ، اين آسمان غمزده ، غرق ستاره هاست!

مادر جان!

مي داني تو را بسيار دوست دارم، همانسان كه مي داني فرزندت چطور عاشق شهادت بود و به شهيدان عشق داشت.

مادر!

چهل حاكم بر يك جامعه، انسان ها را به تباهي مي كشد و حكومت هاي طاغوتي مكمّل اين چهل اند. شايد قرنها طول بكشد تا انساني از سلاله پاكان متولد شود و بتنواند رهبري يك جامعه سر در گم و سر در لاك خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور سلاله ادامه دهندگان راه امامت ، شهامت و شهادت است.

مادر جان!

به خاطر داري كه من براي يك اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم؟ كلام او، الهام بخش روح پر فتوح اسلام، در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم، از امام بخواهيد برايم دعا كند، تا شايد خدا من رو سياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يك شهيد بپذيرد.

مادر جان!

من متنفر بودم و هستم از انسان هاي سازشكار و بي تفاوت و متأسفانه جواناني كه شناخت كافي از اسلام ندارند و نمي توانند براي چه زندگي مي كنند، بسيارند. اي كاش! به خود مي آمدند از طرف من به جوانان بگوييد، چشم شهيدان به شما دوخته شده است. بپاخيزيد ، اسلام را و خود را دريابيد!

نظير انقلاب سلامي ما در هيچ كجا پيدا نمي شود نه شرقي است و نه غربي.

اي كاش ملت هاي تحت فشار مثلث «زور ، زر و تزوير» به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه استكبار را بر خاك مي ماليدند.

مادر جان!

جامعه ما انقلاب كرده و چندين سال طول مي كشد تا بتواند كم كم، صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان ها بيرون برد، ولي روشنفكران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند. زيرا نه آن را مي شناختند و نه برايش زحمت و رنجي متحمل شده بودند. از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند، ولي خداوند مقتدر است! اگر هدايت نشدند مسلماً مجازات خواهند شد.

پدر و مادر من!

من زندگي را دوست دارم، ولي نه آنقدر كه آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش كنم. علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست دارم. الگوي جاويد يك مؤمن ، از بند هوي و هوس رستن است و من اين الگو را نيز دوست داشتم. شهادت در قاموس اسلام، كاري ترين ضربات را بر پيكر ظلم و جور و شرك و الحاد مي زند و خواهد زد. تاريخ اسلام اين را ثابت كرده است.

ما فردا مي رويم به جنگ با انسانهايي كه همچون كفار در اسلام، نمي دانند چرا و براي چه مي جنگند ، جنگ با دموكرات يا در حقيقت با آلت دست بعث عراق!

ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجن زار كشيده است! ولي چاره اي نيست، اينها سد راه انقلاب اسلامي اند. پس سد راه اسلام بايد برداشته شود تا راه تكامل طي شود.

مادر جان!

به خدا قسم اگر گريه كني و به خاطر من گريه كني اصلاً از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي كن و مرا نيز به خدا بسپار.

«اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلك»

اسلام دين مبارزه و جهاد است و در اين راه احتياج به ايمان و صبر و استقامت است.

خواهران و برادرانم همچنين پدرم، مرا ببخشيد و از آنها مي خواهم كه راهم را ادامه دهند.

والسلام

محمد ابراهيم همت

ساعت 15/12 دقيقه

پاوه ـ اتاق تحقيقات سپاه

 

نامه اي از شهيد محمد ابراهيم همت

سلام بر شهدا ميعاد گاه عاشقان راه خدا

سلام بر حسين و بر ياران حسين

و سلام بر زينب الگوي هميشه جاويد زنان مسلمان

و سلام  بر پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم باد كه هميشه براي من زحمت كشيده ايد باري بسيار دلم مي خواست بتوانم عاشورا را شهرضا باشم و عجيب علاقه به سينه زدن و عزاداري در اين روز بزرگ را داشتم ولي به علت اينكه در اينجا كسي نبود و در ضمن كار نيز بسيار زياد بود لذا نتوانستم بيايم به آقا بگوييد به جاي من هم سينه بزند. من صحيح و سالمم و ان شاء الله در فرصتي ديگر كه توانستم مرخصي مي گيرم و به شهرضا سري مي زنم . سلام مرا به همه فاميل و آشنايان برسانيد خصوصاً به حبيب الله و همسرش، آقا منصور و همسرش و ننه جان عزيز . همه شما را به خدا مي سپارم شاد و سربلند باشيد.

حقير و مخلص شما - محمد ابراهيم همت

 

به دنيا از ديدگاهي خردمندانه بنگر

در آنچه مي بيني

انسانها را چطور مي بيني

و روابطشان را

گاهي به خود مي گويم

اي كاش حيوان بودم

الگوي زندگي حيوانات در بعضي جهات بسيار سودمندتر و جالب تر از انسان است حتي يك حيوان تك سلولي مي داند چگونه زندگي كند و از حق خود دفاع نمايد ولي انسان ها نه. نمي دانند چگونه به سر مي برد و چه مي كند و چه بايد بكند.