اظهار نظر يك شخصيت سياسي

كيسينجر وزير خارجه اسبق آمريكا در مورد حمله عراق چنين پيش بيني كرد: «جنگ حداكثر ظرف 10 روز با پيروزي عراق پايان خواهد يافت.»

چند روز بعد، وزير خارجه وقت عربستان ، سعود الفيصل، در يك موضع گيري گفت: «تجزيه ايران نه به سود منطقه خليج فارس است و نه به سود عربستان سعودي.»

 

رئيس جمهور وقت آمريكا اعلام كرد:

«ايالات متحده خواهان برقرار كردن روابط عادي خود با ايران است زيرا در اين برهه زماني اين اقدام به نفع طرفين است ما بسيار محتاط بوده ايم و سعي كرده ايم به ايران بفهمانيم كه ما بي طرف مي مانيم و هيچ اقدامي جهت تنبيه ايران نمي دهيم و فقط مي خواهيم گروگان ها را آزاد كنيم.»

 

اظهار نظر يك شخصيت سياسي (كيسينجر)

«پيروزي هر يك از دو طرف درگير در جنگ ايران و عراق موجب بروز مشكلات مختلفي براي منافع آمريكا مي شود.»

 

تحليل خبرگزاري ها

راديو آمريكا بلافاصله پس از شروع جنگ در تاريخ 31/6/1359 طي گزارشي از وضعيت ارتش ايران گفت: «هواپيما ها و تانكهاي پيشرفته آمريكايي كه در اختيار ارتش ايران قرار دارد به علت نبودن لوازم يدكي كه از تحريم اقتصادي آمريكا ناشي شده است ، شديداً آسيب پذير است.»

(خبر گزاري پارس ، گزارش هاي ويژه ، به نقل از راديو آمريكا، 9/7/1359 )

 

اظهار نظر ريگان

«آنچه اكنون در ايران و عراق رخ داده ، نتايج سياستهاي دولت كارتر ظرف سه تا شش ماه گذشته است. عدم قاطعيت سياست خارجي و ضعف توانايي نيروي دفاعي آمريكا قابل سرزنش است. اوضاع بسيار خطرناك است و بدبختانه مي تواند تأمين نفت جهان غرب را در معرض تهديد قرار دهد.»

 

جنريك تروفيمنكو در مورد پيچيدگي جنگ ايران و عراق مي گويد:

«اين يك درگيري بسيار پيچيده است و شايد پيچيده ترين منازعه اي باشد كه تا كنون در جهان سوم رخ داده است.»

 

برژنف رهبر اتحاد جماهير شوروي سابق در اين باره گفت: «ما قصد مداخله در جنگ ايران و عراق را نداريم. ما خواستار حل سياسي هر چه سريع تر آن هستيم.»

(خبر گزاري پارس، گزارش ويژه ، 17/7/1359 ، به نقل از خبرگزاري فرانسه)

 

 روسها معتقد بودند كه گر چه عراق به لحاظ نظامي بر ايران برتري دارد و اوضاع در داخل ايران نابسامان است، ولي اين وضعيت به هيچ وجه نشانه تسهيل پيروزي عراق نخواهد بود . شوروي ها با تحليلي كه از اوضاع انقلابي حاكم بر كشور و پايگاه مردمي انقلاب داشتند، براين باور بودند كه جنگ به هيچ وجه منجر به از پا در آمدن انقلاب و جا به جايي قدرت در داخل كشور به سود آمريكا نخواهد شد ، بلكه سياست ضد آمريكايي ايران را تشديد خواهد كرد.

بدين ترتيب هسته مركزي سياست خارجي شوروي درباره جنگ تحميلي در سال هاي 1980 تا 1982 ميلادي ـ كه به سياست بي طرفي مشهور شدـ اين نكته را مورد توجه داشت كه روس ها ضمن حفظ عراق در مدار سياست شوروي ، ايران را نيز جذب كرده و بدين ترتيب ، موقعيت خود را در منطقه در برابر آمريكا بالا برده و تثبيت كنند.

دبير كل وقت سازمان ملل (كورت والدهايم) به ايران و عراق پيشنهاد كرد ، براي حل مسالمت آميز اختلافات ميان دو كشور تلاش كنند ، ولي پاسخي دريافت نكرد. يك روز پس از اين پيشنهاد ، بنا به در خواست دبير كل سازمان ملل ، شوراي امنيت تشكيل جلسه داد و نخستين موضع گيري خود را در مورد جنگ اعلام كرد. نتيجه اين جلسه  بيانيه رئيس شورا بود كه در آن نسبت به برخورد ايران و عراق اظهار نگراني شده بود. همچنين از دو طرف در خواست شده بود، از كليه اقدامات مسلحانه دست بردارند و اختلافات را از راه صلح آميز حل كنند.

در واقع، سازمان ملل با اتخاذ چنين مواضعي به صورت آشكار و ملموس ضمن ناديده گرفتن تجاوز عراق به ايران ، موقعيت عراق را تحكيم كرده و زمينه اي مناسب را جهت ادامه تجاوز و بهره برداري از اوضاع حاكم بر جنگ براي اين كشور فراهم مي كرد.

 

دلايل شروع جنگ از نگاه صدام

«اين كه گفته شود ذخيره ما براي دو ماه كافي بوده و جنگ چهار ماه به طول خواهد انجاميد و محاسبات ما دقيق نبوده ، اين درست نيست و نبايد بهانه اي باشد كه بر دشمن خود پيروز نشويم . هنوز محاسبات ما دقيق است ما قصد اشغال سرزمين ايران را نداشتيم ، ولي اگر مردم خوزستان از ما بخواهند ، آنجا مستقر مي شويم.»

«تا موقعي كه ايران دشمن ملت عرب محسوب مي شود ، مسلماً نه تنها خواستار تجزيه آن بلكه خواستار نابودي آن هستيم.»

 

برژنف صدر هيئت رئيسه شوروي : «بعضي ها سعي دارند به اين مناقشه جنبه جدي تر بدهند. منظور از تلاش ، تضعيف دو طرف درگير است تا از اين راه منافع نيروهاي خارجي كه پس از سقوط رژيم شاه در ايران از دست رفته است ، باز ستانده شود. اتحاد شوروي براي حل هر چه زودتر اختلاف طرفين و عليه دخالت ديگر كشورها در مناقشه ، اقدام مي كند.»

اظهار نظر نيروهاي عراق در مورد جنگ

عراق به مرزهايي كه آنها را مرز حقيقي خود مي داند رسيده است و اعلام داشته كه حتي اگر ارتش ده سال در اين مناطق باقي بماند ، از آنها باز پس نخواهد نشست .»

 

راديو اسرائيل به نقل از هفته نامه آمريكايي

«براي پايان دادن به جنگ ايران و عراق ، رژيم جنگ زده آيت الله خميني بايد سقوط كند. سقوط سران حكومت خميني گاهي بسيار نزديك به نظر مي آيد و رهبر رژيم كنوني با بمب گذاري هاي گروه مخالفان بسيار ضعيف شده است . سركشي و قيام به سرعت در حال رشد است. علي رغم اين وضع، به محض آنكه يكي از دستياران خميني از بين مي رود، يكي ديگر جانشين وي مي شود. در چنين وضعي ، نيروهاي آيت الله خميني قصد ندارند در ميدان مبارزه تسليم شوند.»

لوس آنجلس تايمز اين گونه مطرح كرد: « 1ـ ناظران آمريكايي معتقدند كه اگر چه آشكار نيست ، ليكن جمهوري اسلامي انقلابي ايران طي ماه هاي اخير برتري خود را در جنگ با عراق نشان داده است و تا ميزان قابل ملاحظه اي به اوضاع داخلي نظم و ثبات بخشيده است.

 

حسني مبارك رئيس دولت مصر گفت: «چنانچه جنگ براي مدت زيادي ادامه يابد، عواقب شومي براي منطقه به بار خواهد آورد.»

 

ويليام اف هيكمن يكي از فرماندهان نيروي دريايي آمريكا و عضو هيئت مديره فدرال برنامه مطالعات خارجي بروكينگز در مورد مراحل جنگ مي نويسد: «در جريان مرحله اول كه حدود هفت هفته ادامه داشت، نيروهاي عراقي در موضع تهاجمي قرار داشتند. در مرحله دوم كه اوايل نوامبر (نيمه آبان) تا تابستان 1981 ميلادي (1360) را در بر مي گيرد ، جنگ در بن بست قرار داشت و در طي آن ، نيروهاي عراقي در مواضع دفاعي مستقر شدند و از سوي ديگر، تلاش هاي ايران براي صورت دادن كارها در جبهه به دليل وجود جنگ قدرت در تهران ، ناكام ماند »

 

روزنامه واشنگتن پست چاپ آمريكا نوشت: «به عقيده كارشناسان نظامي غرب، اين دو حمله گسترده نيروهاي ارتش ايران به عراقي ها، نقطه عطف محسوب مي شود.»

(خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، گزارش هاي ويژه 11/2/1361 ، راديو آمريكا، 10/2/1361 )

 

برخي از كارشناسان ، مقاومت ايران را در خرمشهر با مقاومت روس ها در جنگ دوم جهاني در استالين گراد مقايسه كردند و از خرمشهر به عنوان استالين عراق نام بردند.

(روزنامه جمهوري اسلامي ، 6/3/1361 ، به نقل از راديو لندن، 5/3/1361 )

 

روزنامه نيويورك تايمز نيز عقب نشيني عراق را به عنوان بزرگ ترين شكست در طول جنگ ذكر كرد.    

(روزنامه جمهوري اسلامي ، 25/2/1361)

 

روزنامه حريت چاپ آنكارا نوشت: «با شكست سختي كه بر عراقي ها در منطقه خرمشهر وارد آمد ، پيروزي ايران در اين جنگ قطعي شد.»

(خبر گزاري جمهوري اسلامي ايران، 20/2/1361 )

 

تلويزيون آلمان

«البته نه اين كه اسلحه هاي مدرن شاه بار سنگين اين جنگ را بر عهده داشته باشد، بلكه بيشتر از همه، پاسداران انقلاب و بسيجيان كه توسط پاسداران، بسيار كم تعليم ديده اند، در اين جنگ نقش دارند و در هفته هاي اخير سنگرهاي عراقي را تسخير كرده اند.»

مجله آلماني اشپيگل  روحيه شهادت طلبي و تعصب را عامل پيروزي هاي اخير ايران دانست. و مجله پاكستاني مسلم نيز بر نقش ايمان و قدرت روحي تأكيد كرد.

روزنامه الاهرام در اين زمينه نوشت: «هيچ كس انتظار نداشت خرمشهر با اين سرعت به دست ايرانيان بيفتد. باز پس گيري خرمشهر با اين سرعت تكان دهنده است ، زيرا عراقي ها بيست ماه پيش پس از آن كه خرمشهر به دستشان افتاد ، سه خط دفاعي قوي در داخل خاك ايران تشكيل داده بودند.»

 

روزنامه الاهرام چاپ مصر : شكست عراق نه تنها موجب سقوط دولت و اشغال خاك اين كشور خواهد شد، بلكه اين به نوبه خود فاجعه بزرگي است و به سقوط پي در پي دولت هاي خليج فارس مي انجامد.»

 

روزنامه يني دوير چاپ آنكارا: «سقوط صدام حسين و تحولات سياسي آينده خليج فارس به پيشروي نيروهاي ايراني كه روز به روز ابعاد گسترده تري به خود مي گيرند ، بستگي دارد.»

 

خبرگزاري آسوشيتد پرس : «سقوط اين شهر (خرمشهر) به دست ايراني ها سبب به هم ريختن رژيم صدام حسين و بروز مشكلاتي در ساير نقاط خليج فارس خواهد شد و اين مسئله اخيراً به نحو گسترده اي در مجلات عربستان منعكس شده است.»

 

ابتدای صفحه