فعاليتهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي
احمد كه انساني وارسته و مومن تربيت يافته بود ، همواره با رژيم شاه در حال مبارزه بود. حتي وقتي به سربازي اعزام مي شود در ارتش به روشنگري سربازان و افشاگري مفاسد رژيم مي پردازد . پس از پايان سربازي ، از سوي يك شركت خصوصي ، براي انجام مأموريتي به «خرم آباد» مي رود. روز به روز در مبارزه اش عليه شاه جديتر عمل مي كند تا اينكه از سوي ساواك تحت تعقيب قرار مي گيرد . در سال 1354 ، كميته مشترك به اصطلاح «ضد خرابكاري ساواك» او را دستگير و مورد شكنجه قرار مي دهد. مدت پنج ماه در زندان «فلك الافلاك » خرم آباد و در سلول انفرادي به سر مي برد . اين زندانها و شكنجه ها، از احمد فردي مجرب و خود ساخته بار مي آورد و او را در راهي كه انتخاب كرده بود ، راسختر و پر صلابتر مي كند.
احمد پس از فلك الافلاك ، حدود نه ماه در بند عمومي زنداني مي گردد. با اوج گرفتن موج انقلاب اسلامي از زندان آزاد مي شود؛ اما آرام نمي گيرد و نقش رابط و هماهنگ كننده تظاهرات و راهپيمايي ها را در جنوب تهران به عهده مي گيرد . بارها در مبارزه با رژيم ستم شاهي تا پاي شهادت به پيش مي رود و در روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي بويژه 21 و 22 بهمن 1357 از خود درخشش و توانمندي خاصي بروز مي دهد.
فعاليتهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
احمد پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، كميته انقلاب اسلامي محل خود را تشكيل مي دهد. پس از شكل گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، به اين ارگان ملحق مي شود. در اسفند سال 1357 همراه 66 نفر از همرزمانش داوطلبانه عازم «بوكان» مي شوند تا منطقه را از لوث وجود ضد انقلاب پاكسازي كنند كه با بهره گيري از ابتكار عمل و فرماندهي قاطع او، به اهداف از پيش تعيين شده نايل مي شوند. در يك ضد كمين موفق ، خسارات و تلفات سنگيني را به ضد انقلاب تحميل مي كند و حدود چهار صد اسير و دويست كشته از آنان بر جا مي گذارد. از آن پس ، احمد به عنوان چهره اي مبارز و انقلابي و وفادار، در كردستان شناخته مي شود.
پس از آن، براي پاكسازي سنندج، راهي اين شهر مي شود. همراه محمد بروجردي ، «اصغر وصالي» و ديگر همرزمانش ، موفق مي شوند شهر را از محاصره ضد انقلاب خارج كنند و بدين ترتيب ، شوكران شكست را با قدرتمندي تمام ، بر كام ضد انقلاب تجزيه طلب فرو ريزند.
زمستان سال 1358 مأموريت مي يابد تا جاده «پاوه ـ كرمانشاه » را كه در تصرف ضد انقلاب بود، آزاد كند . متوسليان ، عمليات را با تدبير و كارداني تمام فرماندهي مي كند و با موفقيت وارد شهر پاوه مي شود. پس از آن ، با حكم شهيد بروجردي به فرماندهي سپاه پاوه منصوب مي گردد . با لياقت و شايستگي كه احمد از خود نشان مي دهد ، خرداد ماه 1359 ، مأموريت آزاد سازي شهرستان «مريوان» به وي سپرده مي شود. ايشان پس از ورود به شهر و سازماندهي نيروها با يورشي برق آسا ، مريوان و مناطق اطراف آن را از لوث وجود گروهكها پاك مي كند و در اين شهر مستقر مي شود از اين پس ،«فرماندهي» سپاه مريوان به وي سپرده مي شود كه بلافاصله به اتفاق بزرگواراني همچون شهيدان «حاج عباس كريمي » ، «سيد محمد رضا دستواره» ، «رضا چراغي» ، «حسين قجه اي» ، «محسن نوراني» و «عليرضا ناهيدي» و «حاج همت» منطقه را از ضد انقلاب و گروهكهاي مختلف پاك مي كند . پيروزي هاي پي در پي حاج احمد ، رعب و وحشتي در دل ضد انقلاب مي افكند . آزاد سازي ارتفاعات «دزلي» كه بر پنجوين عراق مشرف بود ، يكي ديگر از دستاوردهاي مهارت رزمي حاج احمد به شمار مي رود .
در دي ماه 1360 ، مصادف با بعثت پيامبر اكرم (ص) ، عمليات سرنوشت ساز «محمد رسول الله» از محور هاي مريوان و پاوه روي منطقه «خرمال» به فرماندهي احمد و حاج همت ، به اجرا در مي آيد كه در اين محور رزمندگان اسلام با پس زدن ضد انقلاب ، با اقتدار به مرزهاي بين المللي مي رسند. اين عمليات افتخار آفرين ، در واقع سنگ بناي شكل گيري تيپ 27 محمد رسول الله (ص) به شمار مي رود كه بعدها در جنگ تحميلي ، به لشگر توانمند و قابل، تبديل شده و حماسه هاي ماندگار دفاع مقدس را بر تارك تاريخ حك و ثبت مي نمايد.
فعاليتهاي دوران دفاع مقدس
احمد پس از بازگشت از سفر روحاني حج، براي انجام مأموريت راهي جبهه هاي جنوب مي شود و به دستور فرماندهي كل سپاه ، تيپ 27 محمد رسول الله (ص) را تشكيل مي دهد و لايقترين افراد را در اين تيپ به كار مي گيرد. رزمندگان اين تيپ ، پس از كسب آموزشهاي نظامي، خود را آماده اجراي عمليات مي كنند. تيپ در عمليات مهم «فتح المبين» ، در شب دوم فروردين 1360 از محور «چنانه» وارد عمل شده و درخششي خيره كننده از خود نشان مي دهد. حاج احمد علاوه بر فرماندهي تيپ ، در شناسايي هايي حساس منطقه جنوب شركت مي جويد .
در عمليات «بيت المقدس» نيز، تيپ تجربه اي ارزشمند كسب مي كند. در اين عمليات تيپ محمد رسول الله (ص) به فرماندهي حاج احمد، از دو محور به مواضع نيروهاي عراق يورش مي برد. به رغم حجم سنگين آتش توپخانه دشمن، موفق مي شوند نيروهاي مستأصل دشمن را در محورهاي «دار خوين» زمين گير و تمام پاتكهاي آنان را دفع كنند. اين تيپ با فرماندهي حاج احمد ، در آزاد سازي خرمشهر ،توانمندي و شايستگي خود را بر دوست و دشمن ثابت مي كند. پس از آزاد سازي خرمشهر، حاج احمد همراه فرماندهي كل سپاه و ديگر فرماندهان فاتح خرمشهر ، به ديدار حضرت امام خميني (ره) مي روند و از سوي معظم له مورد تقدير و تعقد قرار مي گيرند.
يكي از فرماندهان جنگ ، درباره نقش حساس حاج احمد در عمليات بيت المقدس مي گويد: «اگر فرماندهي قاطع و عمل بموقع حاج احمد در روز اول عمليات بيت المقدس روي جاده اهواز ـ خرمشهر نبود، عمليات با مشكلات زيادي مواجه مي شد.» او به رغم آن كه از ناحيه پا بشدت مجروح شده بود ، با صلابت و قدرت تمام، نيروهايش را از ميدانهاي مين و ديگر استحكامات دشمن عبور مي دهد و با پايمردي و حماسه ، ساعت يازده صبح سوم خرداد ، وارد خرمشهر مي شود و عصر همان روز ، در سخنان كوتاهي به رزمندگان تيپ مي گويد:
«همه عزيزان ما كه تا امروز در خون خود غوطه ور شده و به شهادت رسيده اند ، براي حفظ اسلام عزيز بوده. هر چند داغ فراغ شان ، جگر ما را سوزاند؛ اما خدا را شكر كه بالاخره توانستيم امروز با آزادي خرمشهر ، قلب امام مان را شاد كنيم.»
حضور در لبنان
حاج احمد پس از فتح خرمشهر و تثبيت مواضع رزمندگان اسلام در آن جا ، اواخر خرداد 1361 ، طي مأموريتي همراه يك هيأت عالي رتبه سياسي و نظامي جمهوري اسلامي ايران، به سوريه و لبنان سفر مي كند تا راههاي كمك به مردم مظلوم و بي دفاع لبنان را از نزديك بررسي نمايد.
ويژگيهاي اخلاقي
حاج احمد متوسليان ، از آگاهي و شناخت عميق مسائل سياسي و اجتماعي برخوردار بود. در انجام كارها و تصميم گيريها ، دقت نظر خاص داشت. اهل تدبير و تعمق بود. به نيروهاي بسيجي ارادت داشت و بسيجيان نيز به او عشق مي ورزيدند. همواره در اوج مشكلات حضور پيدا مي كرد . نسبت به شهيدان و خانواده آنان ، تكريم و احترام خاص قائل بود. در هر فرصتي كه دست مي داد ، به مزار شهدا مي رفت . عاشق حضرت امام (ره) بود و تبعيت از ايشان را واجب مي دانست . اهل مطالعه بود و همواره در جريان مسائل سياسي قرار مي گرفت. به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) عشق مي ورزيد و محب مخلص اهل بيت (ع) بود.
چگونگي اسارت
چهاردهم تير ماه 1361 ، خود رو هيأت نمايندگي سياسي ـ كه حاج احمد متوسليان هم در آن بودـ هنگام ورود به شهر «بيروت» در پست بازرسي متوقف مي شود و مزدوران فالانژ ، سرنشينان خودرو را به رغم مصونيت سياسي به گروگان مي گيرد و پس از شكنجه و بازجويي ، به نظاميان رژيم اشغالگر صهيونيستي تحويل مي دهند كه تا كنون از سرنوشت قطعي آنان خبر موثقي در دست نيست.