سردار شهيد احمد آجرلو
به سال 1337 در ماه مبارك رمضان، در خانواده اي متدين و مذهبي در حوالي شهرستان كرج، كودكي زاده شد كه نام او را «احمد» گذاشتند. احمد از بدو تولد، كودكي با هوش و خوشرو بود. دوره ابتدايي را در مدرسه «بهرام» با موفقيت به پايان رساند و در طول تحصيل در اين مقطع بارها كارت افتخار از سوي معلمان دريافت كرد. احمد در حين تحصيل در كارهاي دامداري به پدرش كمك مي كرد. پس از آن وارد دبيرستان شد و با نمره هاي عالي تا دريافت مدرك پنجم متوسطه پيش رفت، اما براي اين كه به سربازي اعزام نشود ، مدرك ديپلم را دريافت نكرد.
فعاليتهاي شهيد در دوران دفاع مقدس
احمد آجرلو ، پس از شروع جنگ تحميلي ، به عضويت سپاه پاسداران در مي آيد و در دفتر هماهنگي ستاد مركز سپاه به خدمت مي پردازد. مدتي نيز به عنوان مسؤول دفتر تحقيق و بازرسي سپاه، انجام وظيفه مي كند و در اين مسووليت و مسووليت قبلي ؤ همواره در حال مأموريت به شهرها و استانهاي مختلف به سر مي برد و با تلاش شبانه روزي ، به هماهنگي و انتظام امور مي پردازد.
او هنگام گذراندن دوره آموزش در پادگان ، كار آيي و شايستگي خود را بروز مي دهد و خيلي زود به عنوان فرمانده گردان در پادگان معرفي مي شود. از آن جا كه سپاه به وجود او در جاي ديگر نياز داشت، او را براي مأموريت به شهرستان «مشكين شهر و مراغه» اعزام مي كند. آجرلو در اين شهرها ، منشأ خدمات شايسته مي شود و به خاطر ابراز لياقت ، به فرماندهي منطقه سپاه در آذربايجان شرقي منصوب مي گردد.
ويژگيهاي اخلاقي
او به شجاعت . صلابت و استواري در اعتلاي كلمه حق شهره بود و اين رشادت و پايمردي را از رهبر فرزانه اش آموخته بود. حضرت امام (ره) ، مقتدا و مرادش بود و اطاعت از مرادش بر خود فخر و مباهات مي دانست.
احمد آجرلو اهل تقوا ، تقيد و تعهد مكتبي بود و هرگز حاضر نبود از ارزشهاي مكتبي خود عدول كند. از اين رو، هميشه در انجام واجبات و ترك محرمات مي كوشيد. اهل نماز جماعت بود و همواره سعي اش اين بود كه در نماز جماعت شركت كند. او در عبوديت ، جزو «السابقون» بود.
متواضع ، فروتن، گشاده رو و با صفا بود. اطرافيان به خاطر حسن خلق و رفتار كريمانه اش ، مجذوبش مي شدند. در رفتار و كردار ، موقّر و متين مي نمود در مقابل مشكلات بردبار و شكيبا بود. در كارها و روابطش با ديگران ، با سعه صدر عمل مي كرد. در روابط خود با ديگران ، هرگز انصاف و عدالت را فراموش نمي كرد و از كار براي خدا خسته نمي شد.
به نظم و انضباط اهميت مي داد و در ايجاد نظم سختگير بود، او به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) از سر عشق ارادت مي ورزيد. حق الناس را رعايت مي كرد. از حق خود مي گذشت كه ديگران بر او حقي نداشته باشند. از ريا و خود نمايي بشدت پرهيز مي نمود.
از ياري و سركشي به خانواده شهدا غفلت نمي كرد و در موقع مشكلات آنان مي كوشيد . نسبت به پدر و مادر با تكريم و تواضع رفتار مي نمود. با همسرش با مهر و محبت رفتار مي كرد.