فعاليتهاي شهيد در دوران دفاع مقدس
به دنبال تجاوز گسترده ماشين جنگي شرق و غرب در قالب ارتش عراق به ميهن اسلامي ايران، محسن داوطلبانه به جبهه هاي غرب عزيمت مي كند و در آنجا به مبارزه مي پردازد. پس از ورود محسن و نيروهاي گردان او به منطقه غرب ، تحولي در آن محور پديد مي آيد.
وي در عمليات سرنوشت ساز «پارتيزاني» به عنوان فرمانده گردان نهم، مسووليت محور «تنگ كورك» تا حد فاصل «تنگ حاجيان» را به عهده مي گيرد.
در ارديبهشت ماه 1360 ، طرح آزادسازي ارتفاعات بازي دراز در دستور كار قرار مي گيرد. محسن در تمامي مراحل شناسايي اين حمله حضور مي يابد و در طراحي اين عمليات ، نقش فعالي ايفا مي كند. در همين مقطع، رابطه صميمانه ميان محسن و خلبان شهيد «علي اكبر شيرودي» به وجود مي آيد. در اين عمليات ، فرماندهي محور چپ به وزوايي واگذار مي شود و فرماندهي محور سمت چپ نيز توسط «محسن حاجي بابا» صورت مي پذيرد. محسن در اين عمليات ايثاري جاودانه خلق مي كند و موفق مي شود با تعداد اندك نيرو، 350 نفر از نيروهاي گردان كماندويي دشمن را به اسارت در آورد.
محسن در پايان عمليات، از ناحيه فك و دست مجروح مي شود و به بيمارستان منتقل مي گردد. موقع عمل جراحي ، اجازه نمي دهد كه او را بي هوش كنند و به دكتر مي گويد: «من هر چه بيشتر درد مي كشم، بيشتر لذت مي برم، حس مي كنم از اين طريق ، به خدا نزديك مي شوم.»
او تاب نمي آورد كه درمانش كامل شود. دلتنگي دوري از جبهه به سراغش مي آيد و او هنوز بهبودي كامل نيافته، به جبهه «گيلان غرب » باز مي گردد و فرماندهي عمليات سپاه«سر پل ذهاب» را بر عهده مي گيرد.
وزوايي ، در 20 آذر ماه 1360 در عمليات «مطلع الفجر» به عنوان فرمانده عمليات ، شركت مي كند و در آن جا نيز همچون بازي دراز حماسه مي آفريند. بار ديگر در اين عمليات زخمي شده به تهران منتقل مي گردد.
محسن، در اسفند ماه 1360 با سازماندهي يك گردان رزمي در پادگان ولي عصر (عج) ، به جبهه هاي جنوب مي رود كه اين گردان در دو كوهه . به تيپ تازه تأسيس محمد رسول الله (ص) مي پيوندد و نام «حبيب بن مظاهر» به فرماندهي محسن در عمليات درخشان «فتح المبين » در نوك پيكان حمله قرار مي گيرد به عنوان گردان خط شكن. سرافرازانه و پر شهامت به دشمن بعثي يورش مي برد و خطوط دشمن را در هم مي شكند. پس از تشكيل تيپ 10 سيد الشهداء (ع) ، «فرماندهي تيپ» به محسن واگذار مي شود. تيپ روز 23 فروردين 1361 خود را به منطقه عملياتي بيت المقدس مي رساند. تيپ 10 سيدالشهداء (ع) وتيپ محمد رسول الله براي اجراي عمليات بزرگ بيت المقدس در هم ادغام مي شوند و در اين عمليات ، فرماندهي محور اصلي ، به عهده محسن واگذار مي شود.
شب دهم ارديبهشت عمليات بيت المقدس انجام مي گيرد و رزمندگان با شور و اميد ، به خطوط دشمن يورش مي برند. نيروهاي تحت فرماندهي محسن وزوايي ، از سمت جاده اهواز ـ خرمشهر، حمله را آغاز مي كنند و خاكريز دشمن را يكي پس از ديگري به تصرف در مي آورند. اما با بالا آمدن آفتاب دهم ارديبهشت ، حاج احمد متوسليان ، از بي سيم فرماندهي خبري جانسوز دريافت مي كند. «حاج آقا! حاج آقا! آقا محسن پرواز كرد. خوشا به سعادتش!»
ويژگيهاي اخلاقي
او اهل توكل ، صبر و استقامت بود. به نماز و دعا عشق مي ورزيد . هميشه به دعاي توسل ، زيارت عاشورا و دعاي كميل مداومت داشت. نماز شبش ترك نمي شد. يكي از همرزمانش مي گويد: « حاجي شبها براي نماز شب بيدار مي شد و عاشقانه نماز مي خواند ، بعد از نماز ، كفشهاي بچه ها را توي سنگر مرتب مي كرد. آفتابه ها را پر از آب مي كرد و پشت چادرها مي گذاشت . اگر كسي در خواب پتو رويش نبود، رويش پتو مي انداخت . خودش پتو رويش نمي كشيد تا از سوز سرما بلند شود و نماز شب بخواند.»
به اهل بيت عصمت و طهارت ارادت داشت. در انجام امور مذهبي خيلي جدي بود و به مسائل سياسي اهميت مي داد. مهرباني و شجاعت را با تواضع و فروتني تواماً دارا بود.
مناعت طبع داشت و وقت شناس و اهل نظم و انضباط بود. نسبت به حفظ بيت المال وسواس به خرج مي داد.
چگونگي شهادت
شهيد وزوايي ، اين عاشق وارسته و مجاهد آگاه. پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفريني هاي فراوان، سرانجام در روز 10 ارديبهشت 1360 ، در عمليات «بيت المقدس» ، هنگام هدايت نيروهاي تحت امر، بر اثر اصابت گلوله و تركش ، به فيض عظماي شهادت نايل آمد ، سر و جان در گرو محبوب و معشوق نهاد و به خيل عشاق ره يافت.