qسيرت شهيدان(اخلاص كودكانه)                           

«محسن» 9 ساله بود كه شروع كرد به نماز خواندن و من اصلاً اطلاعي نداشتم. تا اينكه يك روز برادرش ، نعمت، گفت: «مامان ، محسن يك كاري كرده» من ناراحت شدم و گفتم : «چه كاري؟ » گفت: «روزي دو ريال به من مي دهد و مي گويد به مامان نگو كه نماز مي خوانم.» از بچگي كارهايي را كه خداپسندانه بود ، از من پنهان مي كرد