سپاه، نقطه اتكاي مسؤولين كشور
آن روزها كه سپاه تشكيل شد، اين جنگ با اين ابعاد نبود. ولي در عين حال درگيري و مجاهدت بود؛ اما در وسط ميدان جنگ بود كه اين اولاد ولادت يافت و در جنگ بود كه شكل و نظم گرفت. فرماندهي را به معني درست كلمه شناخت، مشكلات را از نزديك لمس كرد و در صدد رفع آنها برآمد. سپاهي كه ما امروز مي بينيم يك مجموعه بزرگ نظامي با تجربيات زياد، سابقه و وجه خوب در ميان مردم است. در اين هشت سال جنگ شما شاهد مجموعه افتخارات بزرگي هستيد كه به صورت عادي هرگز ممكن نبود در طول ساليان سال بدست آيد. سپاه در طول جنگ اميد مسؤولين بود. نقطه روشني بود كه هر جا در زمينه مسائل نظامي و جنگي، مسأله ترديد يا احياناً ضعيف شدن اميد پيش مي آمد، اين نقطه روشن. انسان را از آن حالت بيرون مي آورد. نيروي سپاه نقطه اتكايي بود براي مسؤولين كشور و مقام معظم رهبري. سپاه در اين مدت هشت سال نشان داد كه مي توان جنگجو بود و مؤمن و متقي بود، و مي توان در حساسترين و پرتلاشترين حركات زندگي يعني جنگ، به معني حقيقي كلمه نسبت به آخرت ذاكر و نسبت به دنيا تارك بود؛ كار براي زندگي ، در عين حال ترك دنيا. سپاه يك واحد نظامي باقي خواهد ماند با همه موازين و اساسنامه اي كه در اصل تكوين سپاه برايش در نظر گرفته شده است. سپاه يك نيروي انتظامي نيست و نخواهد بود. هيچكس سپاه را سرگرم به كار درگيري با قاچاق و قاچاقچي گري و غيره و ذلك نخواهد كرد. اين مثل اين است كه بياييم ماشيني را كه با مشقت تحمل زياد براي كار خاصي ساخته شده و خوب هم از كار در آمده، براي منظور ديگري كه اصلاً اين تشكيلات براي آن ساخته نشده و اهميت آن هم به مراتب كمت از اهميتي است كه براي اين واحد نظامي در نظر گرفته شده، بگماريم. براي حفظ سپاه بايد از تمامي تجربيات ارتشهاي دنيا و حتي تجربيات گذشته سود جست و آنرا منسجمتر كرد. اينكه بگوييم فلان مسأله طاغوتي است، يا ما نبايد از فلان كشور در زمينه نظامي استفاده بكنيم، قابل قبول نيست. در صدر اسلام از يك سازمان رزمي انتظار داشتند كه به اذن خدا و در چهار چوب قوانين الهي، حصار رعيت باشد و از ارزشهاي مملكت و دين خودش دفاع كند. |