تجاوز عراق و شوراي امنيت

 

از اول حدس زده مي شد كه پشت سر تجاوز عراق به ايران ، قدرتهاي بزرگ نقش دارند كه در اين راستا، نحوه دخالت و موضع گيري شوراي امنيت نيز ثابت كرد كه دو ابرقدرت به طور جدي پشت سر عراق ايستاده اند، لذا با توجه به اين واقعيت ، اولين قطعنامه اين شورا در ارتباط با جنگ صادر شد كه اين قطعنامه بي شك، نقطه تاريكي در تاريخ شورا بود و در آينده شوراي امنيت را زير سؤال خواهد برد.

جنگي كه در مرزهايي به طول 1300 كيلومتر اتفاق افتاده بود و هزاران تانك و وسايل زرهي و هزاران قبضه توپ مشغول آتش بودند و هزاران كيلومتر از خاك كشور مشخص نشده بود و تنها از طرفين خواسته شده بود كه از خونريزي پرهيز شود. معناي آن، اين بود، ما كه مورد تجاوز واقع شده بوديم، بايد دست از جنگ مي كشيديم و سرزمين خود را در اشغال دشمن مي ديديم. در اين قطعنامه همچنين در خواست آتش بس نشده بود و خروج از خاك ما نيز مطرح نبود و متأسفانه اين قطعنامه از سوي دستگاهي صادر شد كه در اصل براي جلوگيري از تجاوز به وجود آمده است. در نتيجه ما پي برديم كه افرادي در شوراي امنيت پشت سر عراق قرار دارند و در اين توطئه يا اين كشور شريك هستند.

چند ماه طول كشيد تا قطعنامه ديگري صادر شد كه در آن بدون هيچ اشاره اي به متجاوز و اعلام بازگشت وي به مرزهاي بين المللي ، در خواست آتش بس شده بود.

از ابتدا ، براي ما روشن بود و از اينجا به بعد براي دنيا نيز روشن شد كه اين يك حركت از پيش طراحي شده از سوي قدرتهاي بزرگ براي نابودي انقلاب جوان ما در منطقه است.

يكسال و نيم پس از پيروزي انقلاب ، حمله دشمن شروع شد، اما ما تسليم نشديم و رهبري قاطع ما ور ملت فداكار و شجاع و قدرتمند ما به رغم مشكلات ناشي از انقلاب و معضلات موجود، ابتكار عمل را در دست گرفتند و دفاع خود را آغاز كردند كه اين دفاع هشت ساله تا امروز ادامه پيدا كرده است، به نحوي كه دنيا اكنون شاهد است كه به رغم آن همه سرمايه گذاري هاي دشمنان جهاني براي نابودي استقلال و حاكميت ما و يا تجزيه كشور، نه فقط از بين نرفتيم و حكومت اسلامي ساقط و كشورمان متلاشي نشد و مردم دچار تفرقه نشدند ، بلكه نظام سياسي ما قويتر، قدرتمند تر و دفاع مردم از كشورشان به مراتب بالاتر از گذشته و مملكت از لحاظ يكپارچگي در حد اعلاي خود است.