qشهاب 3....

صداي راديو را زيادتر كردم. رادار اخطار كرد: «شهاب ـ 3 ! دو فروند هواپيماي عراقي به سمت شما در پروازند. فاصله آنها 18 مايل است.»مدت زيادي نگذشت كه رادار فاصله آنها را 12 مايل به راست اعلام كرد و بلافاصله دستور داد كه به سمت چپ گردش كنيم؛

 اما هنوز 10 مايل ديگر تا انتهاي منطقه داشتيم. طبق محاسبه ما، چون هواپيماهاي رهگير، از سمت راست و از زاويه 90 درجه به ما نزديك مي شدند ، زمان كافي براي ادامه مأموريت وجود داشت ؛ اما مجدداً اپراتور رادار با صدايي توأم با اضطراب اعلام كرد: «شهاب ـ 3 ! هر چه زودتر به سمت چپ گردش كنيد. هواپيماهاي عراقي در 8 مايلي شما قرار دارند.»

هنوز به چشم چيزي نمي ديدم و هشدار دهنده راداري نيز وجود هواپيماهاي رهگير را نشا نمي داد. چند مايل بيشتر به انتهاي منطقه هدف باقي نمانده بود كه صداي سيستم اخطار كننده و همچنين نشان دهنده هاي اين سيستم ، وجود هواپيماهاي دشمن را در سمت راست اعلام كرد. بار ديگر اپراتور رادار، در حالي كه بغض گلويش را گرفته بود . فرياد زد: «شهاب ـ 3 ! با شما هستم! دشمن در 4 مايلي سمت راست شماست. هر چه سريعتر به سمت چپ گردش كنيد.»

در همين لحظه ، با چشم ، دو هواپيماي عراقي را به صورت دو نقطه در سمت راست مشاهده كرديم. بلافاصله با انجام يك مانور شديد، به سمت چپ گشته ، شروع به كاهش ارتفاع كرديم. در مدت كوتاهي ، به ارتفاع كم نزديك زمين رسيديم. هواپيماهاي عراقي ديگر از ديد ما خارج شده بودند و ما صداي اپراتور رادار را نيز نمي شنيديم. برابر اعلام بعدي رادار، هواپيماهاي عراقي به سمت ما شليك كرده بودند ؛ ليكن به لطف و قوه الهي ، ما از گزند دشمنان در امان مانده و توانسته بوديم به نحو احسن ، از منطقه عكاسي كنيم. ما هنوز با انجام مانور در ارتفاع كم ، ادامه مسير مي داديم تا از تعقيب احتمالي در امان باشيم و در همان حال، به سمت كشورمان ، در حال پرواز بوديم. از طرفي، نشان دهنده راداري ديگر چيزي را نشان نمي داد و ما تقريباً 30 مايل از مرز دور شده بوديم. ضمن تماس با رادار . به سمت هواپيماي تانكر پرواز كرده ، در حالي كه بنزين هواپيما بسيار كم شده بود و حالت خطرناكي داشتيم، به تانكر متصل شديم و پس از بنزين گيري ، به سمت مهر آباد پرواز كرده ، سالم به زمين نشستيم.

ظهور و چاپ و پياده كردن اهداف مورد نظر روي عكسها را بلافاصله آغاز كرديم. وقتي فيلم دوربين ، اصلي روي قرقره ها قرار گرفت، ديديم كه تمام منطقه عكسبرداري و همه در خواستها انجام شده است و هنگامي كه در تصوير ، آتشباري پدافند هوايي عراق و انفجار موشكهاي «سام» را در زير و اطراف هواپيما مشاهده كرديم، مجدداً شكر خداي منان را به جا آورديم. و بعدها نيز بيشتر خوشحال شده، احساس سربلندي كرديم، زيرا متوجه شديم كه اين عكسها در طرح ريزي عمليات نيروهاي رزمنده ، بسيار مؤثر و مفيد واقع شده و كليدي در راه پيروزي رزمندگان زميني ما بوده است.